Butterfly Tattoo
خالکوبی پروانه (The Butterfly Tattoo) نام محصولی از سینمای
آمریکا در سال 2009 است که به این جستار ارتباطی ندارد. آنچه توجه نگارنده را برانگیخت،
دیدن فیلمی با هنرنمایی هنرپیشۀ نامدار فرانسوی آلن دلون (Alain Delon) بود که در آن یکی
از بازیگران مرد دارای گردنبند پروانهای به صورت خالکوبی شده میباشد. از سوی
دیگر، او به عنوان فردی عادی، میل یا رغبتی نسبت به خالکوبی نداشته و انجام آن را
به کسی پیشنهاد نمیکند. البته میدانیم که پیروان خالکوبی آن را هنر، آفرینندگان
خالکوبی نوعی رواندرمانی (بنمایه) و پژوهشگران عرصههای
پزشکی و علوم اجتماعی گونهای از آسیبهای روانپزشکی و اجتماعی میدانند. بنابراین،
نوشتار حاضر را باید به مثابه جرعهای از شراب آگاهی برای نویسنده، دوستداران
خالکوبی و دانش کخشناسی دانست.
انتخاب یک الگوی خالکوبی، به ویژه هنگامی که ماندگاری دراز
مدتش در نظر است، میتواند کار بسیار دشواری باشد. انواع گوناگونی از طرحهای
خالکوبی شدۀ کخهایی مانند گزدم (Scorpion)، آسیابک، زنبور و
عنکبوت رایج است ولی، خالکوبی پروانه یکی از پرطرفدارترین الگوهای زنانه میباشد
که در دامنهای از طرحهای دائمی یا غیر دائمی، سنتی (Tribal) یا امروزی و
رنگارنگ تا انواع دو رنگ یا با چند رنگ محدود وجود دارد. اگر کسی بخواهد بداند که هر
خالکوبی پروانهای نماد چه چیزیست، دارای چه پیامی راجع به فرد است و یا دیگران
چگونه دربارهاش میاندیشند، بایستی آگاهی بیشتری نسبت به خود پروانهها کسب
نماید.
پروانهها به خاطر زیبایی ناپایدار و تغییرات چشمگیر در گذر
از دوران زندگی تخم، کرمینگی و شفیرگی به پروانۀ بالغ، معانی بسیار متفاوتی را
تداعی مینمایند. برای بیشتر مردم، آنها نمایانگر تغییر و رشد هستند. چگونگی تبدیل
نوزاد کرمیشکل به پروانه در طی دورانی که داخل پیله است، الهامبخش یا آغازگر
داستانها و افسانههای گوناگون و زیبایی برای این نمایش سحرانگیز میباشد. تغییر
مذکور، از کرمینۀ ساده به موجود خارقالعادۀ بالداری با زیبایی حیرتانگیز، سبب میشود
تا پروانه به نمادی از دگرگونی و امید، تبدیل و زایش، ناپایداری و لطافت، تولد
دوباره و رستاخیز، پیروزی روان، آزادی واپسین، لذت و رهایی روح از دنیای مادی
تبدیل گردد. همچنین، آنها به طور کلی از وجهۀ سنتی زیبایی، فریبندگی و زنانگی برخوردار
بوده و شهوانیت مردان و زنان را نشان میدهد. هنرمندان گاهی اوقات از این موجودات
برای افزودن بر بُعد زنانۀ آثارشان بهره میگیرند.
آلمانیها پروانه را فال نیکی مبنی بر تولد میدانند. سرخپوستان
قدیمی مکزیکی (Aztecs) پروانهها را به
صورت زنان و مردان سلحشوری تجسم میکردند که در هنگام زایمان یا میدان جنگ جان
باختهاند. کخهای مذکور در فرهنگ چینی به عنوان ظهور دوباره انگاشته شده و در برخی
از داستانهایشان معرف روح زنان مرده هستند ولی اکثراً به عنوان مظهری از تابستان،
شادی و بقای عمر نمادینه گشتهاند. آنها نزد بسیاری از قبیلههای بومی آمریکا نماد
روحهای مرده و البته دگرگونی هستند؛ زیرا از شفیرۀ ظاهراً بیجان خارج میگردند.
آنان پروانه را مظهر زیبایی هم میدانند. به طور مشابه، مردمان تمدن قدیمی مایا (Maya) در آمریکای مرکزی
پروانگان را ارواح مردگانی توصیف میکنند که با تغییر قیافه به زمین بازمیگردند. پروانه
برای آزتکها اشارهای به آتش است؛ ولی در آئینهای سلتی (Celtic solar festival)، فردی که آتش را
پس از خاموشی دوباره احیا میکند، پروانه نامیده میشود. از سوی دیگر، پدیدۀ جلب
شدن پروانههای شبپرواز به سوی چشمههای نور که سوختگی و مرگ آنها را در پی دارد
نیز برای پارسی زبانان بسیار پراهمیت و یکی از جلوههای رفتار عاشقانه است.
مصریان باستان از پروانهها در یادگارهای تصویری خویش (Hieroglyphics) استفاده کردهاند.
همچنین در ژاپن، به علت آمادگی پروانه برای پرواز پس از
صرف زمان طولانی در پیله و گشایش بالهای تازهاش از آن به عنوان نماد دختران جوان
به نشانۀ زیبایی، وقار و پذیرش تغییر به عنوان امری شادیآور و نه حزنانگیز یاد
میشود. البته، ازدحام زیاد آنها به
عنوان فال بد تلقی میگردد. در چین، پرواز توأم دو پروانه نمادی از عشق و همسریابی
است. در زبان روسی، واژههای پروانه و مادربزرگ مشابه هستند. یونانیان
باور داشتند که با خروج هر پروانه از پیلۀ شفیرگی، در کالبد یکی از انسانها هم
روح دمیده خواهد شد. مردمان باستان معتقد بودند که روح توسط پروانهها از زمین به
بهشت منتقل میشود. آگوستیس- امپراتور روم- پروانه را به عنوان نشان شخصیاش برگزید.
پروانهها به تنهایی، همراه با گل، به صورت گردنبند و ...
روی بازو، کتف، گردن، ساعد دست، پشت، بخش پشتی- پایینی کمر، ران، قوزک پا و ...
خالکوبی میشوند.
تنوع و نمادگرایی در خالکوبی پروانه بیشمار است. یک
پروانه، همانگونه که دگردیسی را نشان میدهد، میتواند بیانگر آزادی، وجود زندگی،
زندگی بهتر، زندگی پس از مرگ و عشق الهی هم باشد. برخی از مردم خالکوبی پروانه را
برای زنده نگه داشتن همیشگی یاد محبوب، عزیزانی که در سفر هستند و یا مردهاند، استفاده
میکنند.
تصویر زیر خالکوبی پای ونسا فراری (Vanessa Ferrari)- عضو تیم
ژیمناستیک زنان ایتالیا- به هنگام تمرین در شهر لندن و پیش از آغاز رسمی بازیهای
المپیک را نشان میدهد (بنمایه).
اگر به راستی بتوان درد ناشی از سوزنهای یک خالکوبی بادوام
یا همیشگی را تاب آورد، الگوهای روی گردن و قوزک پا، حس قدرتمندی و تحمل فرد را
نمادینه میکنند. البته شاید بتوان در این مورد ویژه موضوع دیگری را هم دخیل
دانست. واژۀ Vanessa اسم کوچک این
بانوی ورزشکار و نام دانشیک سردهای از پروانههای زیبا و خوشپرواز تیرۀ Nymphalidae میباشد (برای آگاهی بیشتر نوشتار نامهای بانوان را بخوانید). سه گونۀ بسیار مشهور Vanessa atalanta (Linnaeus)، Vanessa cardui (Linnaeus) و Vanessa virginiensis (Drury) به ترتیب با نامهای
دریاسالار سرخ (Red admiral)، بانوی آراسته (Painted lady) و پروانۀ شکارچی
(Hunter’s butterfly) شناخته میشوند.
چه بسا که این ورزشکار ایتالیایی نیز خود را گونهای از اعضای سردۀ Vanessa میداند و یا میخواهد
بگوید که من هم به نرمی و زیبایی آنان پرواز/حرکت میکنم!
الگوهای خالکوبی پروانهها در اسطورهشناسی سنتی به روح ربط
داده میشوند. همانگونه که میدانیم، Psychidae (لانهبیدان) نام
یکی از تیرههای راستۀ بالپولکداران (Lepidoptera) میباشد. بر پایۀ
افسانههای یونانی، سایکی (Psyche) شاهدخت زیبایی
بود که خدای عشق (Cupid) به دام محبتش
گرفتار گشت. سایکو در زبان انگلیسی به معنای روح و روان نیز هست و از منظر
نمادشناسی، بیشتر به شکل پروانه نشان داده میشود. پَریها (Sylph) به عنوان ارواح
مادینهای از جنس هوا شناخته میشوند که صدایشان را در باد میتوان شنید. از نظر
لغوی، واژۀ انگلیسی Sylph از کلمۀ یونانی Silphe به
معنای پروانه یا شبپره است.
کسانی هم هستند که تنها به سبب علاقۀ خویش از خالکوبی
پروانهها استفاده نموده و هیچ انگیزه یا دلیل دیگری برای انجام این کار ندارند. نظر
چند نفر از کسانی که تن خود را به پروانه آراستهاند، چنین است:
1- «پروانه برای من زیبایی، تغییرات،
پرواز، سادگی و صلح را نشان میدهد. نخست، او به شکل یک کرمینۀ زشت است که هیچکس
حتی برای یک ثانیه هم نگاهش نمیکند. اما با گذشت زمان و فداکاری، گاهی اوقات به
پروانهای خارقالعاده در نظر آدمی تبدیل خواهد شد. پروانه یکی از شگفتیهای طبیعت
است. بنابراین، وقتی در زندگی شخصیام با چنین زمانهایی رویارو میشوم، یک پروانه
تنها حقیقت وجودم را به من یادآوری میکند. من باید از فرصتها استفاده کرده و
سپاسگزار آنچه دارم و امیدوارم در آینده بشوم، باشم.»
2- «من سه هفتۀ پیش خالکوبی پروانه را
انجام دادم. اوایل فکر میکردم که فقط یک چیز خندهدار خواهم داشت، اما الان
دربارهاش فکر میکنم. این خالکوبی یک زندگی تازه را به من نشان داد. پاییز گذشته
بود که دورۀ دانشکده را شروع کردم و اکنون، طوری شیوههای زندگیام را تغییر میدهم
که پیشتر حتی فکرش را هم نمیکردم. پروانه برای من به معنای تغییر و نهایت لذت از
زندگانی است.»
3- «مایلم تا معنای خالکوبی پروانهای
خودم را با شما در میان بگذارم، اما پیش از همهچیز، داستانی راجع به یک پروانه را
بیان خواهم نمود. هنگامی که مادربزرگم به رحمت خدا رفت و پیش از آنکه دفن گردد، او
را در تابوتش و داخل اتاقی تاریک و بدون پنجره یا تهویه قرار دادند. تنها یک لامپ
الکتریکی ضعیف بر او میتابید تا خویشان نزدیکش رسیده و آخرین وداعها را انجام
دهند. ولی وقتی که ایشان رسیدند، پروانهای با بالهای براق را دیدند که در حال
گردش به دور لامپ بود. این یک معما مانده است که چطور او به آنجا رسید ... .
بنابراین، یک پروانه برای من روح را نمادینه میکند؛ زندگی و مرگ را با هم نمادینه
میکند؛ با چرخۀ زندگی سه مرحلهای خود برایم دورانهای بشری را نمادینه میکند؛
تناسخ یا حلول مجدد روح در تنهای دیگر را نمادینه میکند؛ پیشرفت و خودسازی در
تمام دوران زندگی را نمادینه میکند؛ زنانگی و ظرافت را نمادینه میکند و سرانجام،
زندگی کوتاه و پر شور را برایم نمادینه میکند. گرد جادویی روی بالهایش همان
آزادی ماست که پروازمان را عملی میسازد.»
4- «خالکوبی پروانه برای من به معنای یک
زندگی نو و آغازی تازه برای شماست؛ اگر بخواهید. من سالها در راستای کسب رضایت
اشخاص دیگر تلاش کردم تا خودم نباشم و اکنون، پروانه برایم هدیهای است تا به
خویشتن خویش بازگردم. این موجود برایم نمادی از شور و شادمانی، زیبایی و آرامش
است.»
5- «در روسیه، به ویژه نزد افرادی که جزئی از مافیا هستند، شما هیچ چیز نیستی؛
مگر اینکه خالکوبی شده باشی! در یکی از خطرناکترین زندانهای آنجا، و شاید جهان،
زندانیانی که قصد فرار دارند، همواره کسی را برای همراهی با خود برمیگزینند.
بسیاری از افراد میتوانند تصور کنند که عبور از توندرای یخبستۀ سیبری چقدر فرد
را گرسنه میکند. فردی که برای همراهی انتخاب شده و بعداً شام میشود، گاو نام
دارد. اما در مرحلۀ دوستیابی، چنانچه زندانی با یک پروانه خالکوبی شود، بدان
معناست که آنها باوفا بوده و فرد را به عنوان گاو انتخاب نمیکنند.»
یک پروانۀ صورتی مبارزه با عارضۀ پوستی لوپوس (Lupus) را نمادینه میکند.
این بیماری بیشتر در زنان شایع بوده و ممکن است به صورت بخشهای قرمز با پوستههای
قهوهای رنگ متمایل به خاکستری در قسمتهای بالایی گونهها و بینی (اغلب به شکل
پروانه)، فرق سر، لب یا نواحی داخلی دهان و یا به صورت فراگیر (Systemic) در بسیاری از
اندامهای درونی و بیرونی دیده شود. بنابراین، زنانی هم هستند که از خالکوبی
پروانه برای غلبه بر لوپوس یاری میجویند.
از سوی دیگر، بیماریهایی مانند سرطان پستان سبب میشود تا بسیاری
از بانوان پستان خویش را از دست بدهند. جای زخم جراحی، نداشتن سینه، اختلال در
فعالیت جنسی و تغییر شکل ظاهری بدن میتواند آزردگیهای روحی-روانی را هم برای این
گروه از مردم به بار بیاورد. انجام خالکوبی یکی از شیوههای برخی از زنان برای کمرنگتر
شدن محل برش پوست، ارتباط بهتر با تن خویش و غلبه بر چنین ناراحتیهایی میباشد؛
یعنی میکوشند تا با طراحی نقشی مثل پروانه و گل و بلبل به اندام و این بخش از بدن
خویش بیشتر عشق بورزند.
طبیعت متقارن و ماهیت زنانۀ این جانداران، آنها را به الگوی
مناسب خالکوبی در بخش پشتی- پایینی کمر یا ناحیۀ شکم تبدیل کرده است.
تصویر زیر افزون بر خالکوبی پروانهای، یک نافوارۀ (Navelring) پروانهای را هم به
عنوان یک گونه زینتآلات زنانۀ پروانهای نشان میدهد.
این طرحها بیشتر به رنگ سیاه و سپید و یا ترکیبی از الگوهای
رنگی با سیاه و سپید سنتی هستند.
مهر فاحشگی (Tramp stamp) و گواهی ثبت
تیجوآنا (Tijuana license plate) نامهای عامیانهای
هستند که به انواع خالکوبیهای این قسمت از پیکر زنان اشاره میکنند.
برخی از اروپاییان شباهتی را میان پروانه و اندام تناسلی
زنان فرض میکنند و شاید به همین دلیل، مورد توجه طراحان الگوهای خالکوبی و همجنسگرایان
قرار گرفتهاند. جشن همجنسگراها (Mardi Gras) در ماه فوريه و كشورهاي
گوناگوني مانند استراليا و آمريكا برگزار ميشود. طی این مراسم، همجنسگرايان در خيابانها
گرد هم ميآيند و به رسميت شناخته شدن حقوق خود را جشن ميگيرند. در شهر سیدنی استرالیا
و سال 2009، فردی از یک پروانه برای آراستن خویش استفاده نموده بود. وی میخواست بگوید:
اگرچه تنم به ظاهر مرد است، ولی از لحاظ روحی، من یک زن هستم!
رژۀ افتخار هم یکی از جشنهای ویژۀ همجنسگرایان و تراجنسیهاست
که در حوالی ماه ژوئن و نقاط مختلف جهان برگزار میشود. تصویر زیر تنی چند از مردم
سانفرانسیسکو در رژۀ سالانۀ همجنسگرایان را نشان میدهد (بنمایه).
آنها ممکن است انواع زینتآلات یا پوشاک پروانهای را به کار ببرند. برای نمونه، پروانۀ سر (Head-butterfly)، بلوز پروانهای
پروانه عموماً شناسندۀ افراد دوجنسه و یا کسانی که تغییر
جنسیت دادهاند، نیز میباشد. تصویرهای زیر تندیس مسابقۀ ملکۀ زیبایی تراجنسیها
در تایلند و سال 2012 را نشان میدهد (بنمایه)
رنگینکمان معمولاً نمادی از مردان همجنسگراست. بنابراین،
خالکوبی پروانهای و قوس و قزحدار (Rainbow butterfly tattoo) به چنین کسانی
اشاره دارد.
پینوشت
تصویر زیر زنی را نشان میدهد که همۀ تنش
را خالکوبی و با یک جامۀ عنکبوتی پوشانده است!
او کمربندی عنکبوتی نیز با خود دارد که میتواند بیانگر
اهمیت کخها در نزد برخی از دوستداران خالکوبی باشد.
از سوی دیگر، داستان کخپایۀ (Insect-based story) زیر میتواند به تصمیمگیری بهتر
دربارۀ انجام خالکوبی کمک نماید (بنمایه):
شیوانا از مسیری عبور میکرد. کنار نهر آب مردی تنومند را دید
که روی سنگی نشسته است و پیرمردی دلاک روی بازوی او خالکوبی میکند. شیوانا به آن دو
نزدیک شد و نگاهی به تصویر خالکوبی انداخت و پرسید: «این تصویر شیر را برای چه روی
بازویت حک میکنی؟»
مرد نیرومند گفت: «برای اینکه دیگران به این شیر نگاه کنند و
به خاطر آورند که من مانند شیر نیرومند هستم و میتوانم در دلها وحشت آفرینم و هر
چه بخواهم را به دست آورم. این شیر را بر بازویم خالکوبی میکنم تا نیرو و هیبت او
بر وجودم حاکم شود.»
شیوانا سرش را تکان داد و پرسید: «کسب و کارت چیست؟»
مرد تنومند آهی کشید و گفت: «اول روی مزرعه مردم کشاورزی میکردم.
دیدم مزدش کم است؛ سراغ آهنگری رفتم و نزد آهنگری پیر شاگردی کردم تا کار یاد بگیرم.
ولی اخلاق خوبی نداشتم و آنقدر با مشتری و شاگردهای دیگر بداخلاقی کردم که سرانجام
امروز عذرم را خواست و از کار بیرونم کرد. آمدهام اینجا روی بازویم نقش شیر خالکوبی
کنم تا نیروی او نصیبم شود و به سراغ همان کشاورزی روی زمین مردم برگردم.»
شیوانا نگاهی به علفهای کنار نهر آب انداخت و سنجاقکی را دید
که در سطح آب حرکت میکند. سنجاقک را به مرد تنومند نشان داد و گفت: «من اگر جای تو
بودم، به جای شیر به آن بزرگی، نقش این سنجاقک کوچک را انتخاب میکردم. سنجاقکها هیچوقت
به سمت عقب برنمیگردند و همیشه به جلو میروند. هزاران نقش شیر و ببر و پلنگ اگر داشته
باشی و همیشه در زندگی به سمت عقب برگردی و هر روزت از دیروزت بدتر شود، این نقش شیر
و پلنگها پشیزی نمیارزد. نقشی از این سنجاقک روی کاغذی بکش و آن را در جیب خود بگذار
و سراغ کاری برو و با پایمردی سعی کن در آن کار به استادی برسی. زندگیات که سامان
گرفت، خواهی دید که دیگر به هیچ شیر و پلنگ و خال و نقشی نیاز نداری. همین سنجاقک کوچک
برای تمام زندگی تو کفایت میکند.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر