۱۳۹۲ فروردین ۱۱, یکشنبه

نگاه کخ‌شناختی به "جامعه‌شناسی خودمانی"



An Entomological Looking at the "Homey Sociology"
خوانش جامعه‌شناسی خودمانی نخستین سودمندی دانشیک (Scientific) حضورم در میان دوستان و فضای فیسبوک بود. این اثر ماندگار که با زبانی خودمانی و گیرا به بررسی عیب‌های ما ایرانیان پرداخته است، مرا واداشت تا نگاه ویژۀ خویش را بر آن بیفکنم.
هنگامی که بخواهیم وجه تشابهی میان ویژگی‌های انسان و کخ‌ها و اثرشان بر جامعه و زیستگاه- که می‌تواند در قالب کشاورزی، دامپروری، جوامع انسانی و ... مطرح باشد- بیابیم، اثر زیانبار و منفی یا جنبۀ آفتی آنها بسیار شناخته شده است. به بیان بهتر، بیشتر جامعه‌شناسان و کخ‌شناسان دربارۀ شناخت و کاهش تأثیر رفتارهای ناسودمند این جانداران پژوهش می‌کنند. با توجه به عمر نسبتاً کوتاه دانش جامعه‌شناسی، به نظر می‌رسد که چنین دیدگاهی از سوی پیشگامان مبارزه با آفات گیاهی و دامی به جامعه‌شناسان راه یافته باشد. مفهوم یا عبارت آفت فرهنگی (Cultural pest) زاییدۀ برهمکنش این گروه‌ها بوده، در میان گفته‌های بسیاری از سخنوران، سیاستمداران یا اندرزگویان اجتماعی شنیده شده و مورد توجه کخ‌شناسی فرهنگی نیز هست.
جامعه‌شناس خودمانی- حسن نراقی- به گونه‌ای سخن رانده و مثال زده است که گواهی برای درستی بند (Paragraph) پیشین می‌باشد. در صفحۀ 109 از نسک جامعه‌شناسی خودمانی می‌خوانیم: «این تملق‌گویی و به قول آن ظریف «استملاق»! واقعاً آفتی شده و افتاده به جان این مملکت.» و در صفحۀ 132 به دو رفتار منفی دیگر اشاره می‌شود: «یکی از پیامدها و آفت‌های بی‌چون و چرای دروغگویی، ظاهرسازی است.» البته بایستی اشتباه ناخواستۀ وی در آفت دانستن ظاهرسازی برای دروغگویی را نادیده بگیریم؛ زیرا هنگامی که دروغگویی آفت باشد، آفتِ آفت- یعنی ظاهرسازی- به سود آدمی و غیرآفت خواهد بود که چنین نیست.
نراقی تنها یک بار پای کخ‌ها را به مبحث جامعه‌شناسی باز کرده است. وی دروغ را همانند موریانه دانسته و می‌نویسد (صفحۀ 126): «حقیقت در این است که پای‌بست این امپراتوری عظیم- ایران باستان- از مدت‌ها قبل با موریانۀ دروغ آنچنان پوک و بی‌مغز شده بود که اگر حملۀ اعراب هم اتفاق نمی‌افتاد، بدون شک حادثۀ دیگری آن را در هم خورد می‌کرد.»*
چوبخواری پنهان و تاریک‌زیستی موریانه‌ها سبب شده تا بسیاری از مردم اثر ناپیدا و زیان‌آور هر رفتار ناخوشایند آدمی را همانند موریانه یا رفتارش بشناسانند. اکبر اعلمی- نمایندۀ مجلس شورای اسلامی- دربارۀ فساد اداری کشور گفته است: «فساد در دستگاه‌هاي مختلف همچون موريانه ريشه‌هاي نظام را از درون مي‌خورد.» (اردیبهشت 1388- بن‌مایه)
محمدرضا رحیمی- معاون اول دهمین رئیس‌جمهور ایران یا محمود احمدی‌نژاد- دربارۀ شرایط سیاسی کشور پس از تنش میان سران دو قوۀ مجریه و مقننه اظهار داشت: «عده‌ای از درون مانند موریانه عمل می‌کنند و من علاقه ندارم که بگویم در درون چه خبر است؛ چرا که از گفتن آن دشمن شادمان می‌شود.» (بهمن 1391- بن‌مایه)
سهیلا جلودارزاده- نمایندۀ پیشین مجلس شورای اسلامی- دربارۀ کاهش توان خرید کارگران و مزدبگیران ایرانی در مهر ماه 1391 گفت: «موریانه‌ای که به پای اقتصاد کشور ما افتاده بود، اینک پایه‌های اقتصاد خانواده‌های ما را می‌خورد.»
مجید محمدی- جامعه‌شناس- از دیدگاه مشابهی دربارۀ رفتارهای دهمین رئیس‌جمهور ایران برخوردار می‌باشد: «تلاش محمود احمدی‌نژاد برای تأسیس مجدد هیئت نظارت بر قانون اساسی- که خود وی شش سال پیش حکم انحلالش را داد- برای مقابله با موریانه‌ای است که پایه‌های صندلی ریاستش را تقریباً خورده است.» (پاییز 1391)
روزنامۀ جمهوری اسلامی كم‌توجهي مسئولان نسبت به رواج پديدۀ بدحجابي و بي‌حجابي را با سرمقالۀ «این موریانه است» یادآور می‌شود (فروردین 1389- بن‌مایه).
روزنامۀ عصر ایران هم یک بلای خانمانسوز را همانند این کخ دانسته است: «اعتياد مانند موريانه‌اي در حال خوردن پايه‌هاي عمارت ايران است.»
امیر قلعه‌نویی- سرمربی تیم استقلال تهران- برخی از همکاران پیشین خود در باشگاه سپاهان را موریانه می‌پندارد: «این آقایان مثل موریانه فوتبال را نابود می‌کنند و در همه جا هم حضور دارند.» (آبان 1391- بن‌مایه)
سیدعلی خامنه‌ای- رهبر ایران- در واپسین روزهای آبان 1391 گفت: «ما ملتی نیستیم که بنشینیم و تماشا کنیم که قدرت‌های پوشالی مادی که از درون کرم خورده و موریانه خورده‌اند، ملت استوار و پولادین ایران را تهدید کنند.»
و کم نیستند تشبیهات ادبی و شاعرانه‌ای که انواع ویژگی‌های پلید و شوم انسان‌زاد را همانند موریانه یا رفتارش می‌پندارند! اکنون می‌خواهم از فرصت یاری گرفته و بگویم کاش روزی را ببینیم که رفتار غریزی ناهوشمندانه و طبیعتاً خنثای جانداران به داوری‌های کژ آدمیان آلوده نگردد؛ زیرا این عادت ناپسند سبب می‌شود تا ناخودآگاهِ اندیشه‌مان نسبت به طبیعت و میهمانانش دشمنی بورزد.
آگاهی بیشتر دربارۀ عکس
* چند موریانۀ کارگر و نشانۀ فعالیت آنان بر روی چوب‌های خشک افتاده و ایستاده در شهرستان طرقبه شاندیز (زمین‌های سوران).
بن‌مایه
نراقی، حسن. 1380. جامعه‌شناسی خودمانی. چاپ شانزدهم (بهار 1385)، نشر اختران، تهران، 155 صفحه.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر