An Entomological Looking
at the "Summary of Adventures of
Hajji Baba of Ispahan"
پیشنوشت: خوانش نسک
سرگذشت حاجی بابای اصفهانی را یکی از دوستان پیشنهاد کرد (اینجا). افسوس که هر اندازه گشتم، با توجه
به سرعت پایین جهاننما (Internet) و گسترۀ بالای فیلترینگ، نتوانستم
نسخۀ کاملش را بارگیری (Download) کنم. کتاببازار میدان انقلاب یا
برادر کتابخوان هم در دسترس نبود! بناچار، خلاصۀ کتاب را خوانده و
نگاهی کخشناختی بر آن افکندم.
سرگذشت حاجی بابای
اصفهانی را جیمز موریه به زبان انگلیسی نوشت، میرزا حبیب اصفهانی آن را به پارسی
برگرداند، جمالزاده دیباچهای بر آن افزود و پیمانه عسکری- یکی از دانشجویان کارشناسی
ارشد رشتۀ مدیریت فرهنگی (ورودی 84 دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات)- خلاصهاش
را در وبنوشت مدیریت فرهنگی قرار داد.
در این متن 47 صفحهای سه بار به جستارهای
کخپایه بر میخوریم.
نخستین بار در فصل یازدهم (سرگذشت درویش صفر و دو نفر دیگر از درویشان) و از زبان
درویش صفر آمده است:
«در نوروز، در موقع بندبازی، گلوی دختر زنبورکچیباشی در پیشم
گیر کرد و خاطرخواهم شد. زنبورکچیباشی این داستان برایش سخت گران آمد و فرمانی مبنی
بر اخراج من از شیراز صادر کرد.»
چند سطر پایینتر، درویش سوم دربارۀ
سرگذشت خویش میگوید:
«پسر مکتبداری بودم و چون قوت حافظه داشتم، پدرم از افسانه و
امثال و قصهها به من آموخت و بعد لباس درویشی و سخنوری بر تن نمودم و حرفۀ معرکهگیری
و سخنوری و نقالی را پیش گرفتم. وقتی داستانی را نقل میکردم، میدانستم مردم تشنۀ
کخای داستانند و به همانجا که میرسید، ریششان را به چنگ میآوردم و خوب میدانم که
بود تا ابله اندر دهر، مفلس وا نمیماند.»
حاجی بابا چگونگی بستنشینی و گذران
زندگی خود و یکی از درویشان (فصل چهل و پنجم) در شهر قم را چنین توضیح داده است:
«چندان لقمههای چرب و مفت میرسید که من و درویش، بی آنکه دیناری
مایه گذاریم، وقت خوش داشتیم. زنها از آوردن میوه و عسل و نان روغنی کوتاهی نمیکردند؛
من هم از بستن تعویذی به بازو و آویختن طلسمی به گردنشان دریغ نمیکردم.»
اکنون بایستی زنبورک و مهمترین واژههای
برگرفته از آن را به عنوان یکی از نمونههای تأثیر کخها بر زبان پارسی و ادبیک (Literature) نظامیان ایران
زمین تعریف کنیم. زنبورک یا زنبوره نام نوعی جنگافزار حد واسط توپ و تفنگ در دوران
صفویان، افشاریان و قاجار بود که گلولههایی به اندازۀ گردو و سه پایه داشت که آن پایهها
را روی زمین میگذاشتند. این ابزار گاهی هم بر پشت شتر، گاو، خَسب (Mule) یا دیگر چهارپایان حمل و استفاده میشد.
زنبورکخانه جای ساختن و نگهداری زنبورک بود. به فرد مسلحی که زنبورک داشت،
زنبورکچی و فرماندۀ کل زنبورکچیها و زنبورکخانه را زنبورکچیباشی میگفتند. از
سوی دیگر، گود زنبورکخانه (چال زنبورکخانه) نام یکی از محلههای تهران قدیم در نزدیکی
سر قبر آقا در شمال خیابان مولوی امروزی است که با توجه به همین ابزار رزمی
نامگذاری شده بود.
پرسشی که شاید به ذهن خواننده برسد این
است که «چرا باید نام زنبورک را بر این ابزار بنهند؟». واژهشناسان بر این باورند
که زنبورک حالت مصغر زنبور و به مانک زنبور خرد یا خرد زنبور میباشد. بنابراین،
باید پرسید «زنبور چه نوع ابزار جنگی بوده است که واژۀ زنبورک با تقلید از نام آن
ساخته شد؟»
میدانیم نیش زنبور در برابر جثۀ دارندهاش
کوچک و نسبتاً دردناک است. گلولۀ زنبورک نیز در برابر جثۀ اسلحه نسبتاً کوچک میباشد.
با توجه به عدم دسترسی به اطلاعات بیشتر، نگارنده میپندارد که شاید گویشوران چند
سدۀ پیش به شوخی یا جدی خواستهاند تا قدرت گلولههای زنبورک را به نیش زنبور
تشبیه نمایند؟! بیشک، راهنمایی پژوهشگران و کسانی که در این زمینه آگاهی دارند،
سودمند خواهد بود.
احتمالاً کخ (Bug or Insect) در متن انگلیسی
یا فرانسوی داستان جیمز موریه وجود ندارد، ولی چون گفتگوی درویشان با حاجی بابا در
توسآنجلس اتفاق افتاده،
مترجم زبردست (میرزا حبیب اصفهانی) کوشیده است تا با کاربرد این واژه بر زیبایی
اثر بیفزاید. کخای داستان گویا به دومین مانک کخ (اینجا) اشاره دارد و منظور افراد زشترو، موذی یا ناجوانمردی هستند
که نقش منفی داستان درویش یا معرکهگیر به ایشان واگذار میگردد. کخای داستان با
نقشهای منفی که در فیلمها و سریالهای امروزی وجود داشته و جوانان هم معمولاً
علاقۀ زیادی به آنها نشان میدهند، قابل سنجش هستند. از سوی دیگر، احتمال اشتباه چاپی
و پیدایش کخای به جای کجای را نیز نمیتوان از نظر دور داشت.
آوردن انگبین از سوی زنان قمی به ارزش
بالای این مادۀ غذایی در میان مردمان عادی روزگار قاجار اشاره میکند که در
هماهنگی کامل با نسلهای گذشته و کنونی است.
در این بررسی کوتاه تنها میتوان گفت که گونهها
و فرآوردههای راستۀ نازکبالان (Hymenoptera) -یعنی زنبوران، مورچگان و انگبین- همچون
دیگر آثار و جستارهایی که تاکنون به دیدۀ کخشناسی واکاوی شدهاند، نقش ارزندهای را
بر عهده دارند. امیدوارم تا در آینده به انواع برگردانهای کامل پارسی و متن اصلی
انگلیسی یا فرانسوی اثر دست یافته و نوشتار دقیق و پربارتری را به کخشناسان و ادبدوستان
گرامی ارائه کنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر