۱۳۹۵ آبان ۲, یکشنبه

کخ‌شناس کوهنورد: از افسیدر تا قلۀ فلسکه و شهرهای درود و قدمگاه



Mountaineer Entomologist: From Afsidar to Feleskeh Mount and Darrod and Ghadamgah Cities
پس از شرح پنجمین برنامۀ باشگاه کوهنوردی دلاوران که در تاریخ پنجشنبه هفدهم تیر ماه 1395 خورشیدی و مسیر رفت و برگشت از مسجد جاغرق تا قلۀ فلسکه برگزار شد (اینجا)، اکنون گزارش برنامۀ بیست و یکم را ارائه خواهم نمود. این برنامه هم که در روز دوشنبه پانزدهم شهریور 1395 برگزار گردید، از روستای کنگ آغاز و بعد از فتح قلۀ فلسکه و پیمودن شهر درود، به قدمگاه نیشابور ختم شد.
روستای تاریخی و زیبای کنگ از توابع شهرستان طرقبه شاندیز بوده و در فاصلۀ بیست و نه کیلومتری غرب مشهد قرار گرفته است. افرادی مانند خودم که وسیلۀ نقلیۀ شخصی ندارند، بایستی ابتدا خویشتن را به پایانۀ اتوبوس‌های درون‌شهری وکیل‌آباد رسانده و سپس با اتوبوس‌های ویژۀ کنگ به مقصد برسند. البته دوری راه و جمعیت نه چندان زیاد روستا سبب شده است تا فواصل زمانی و دفعات تردد این ناوگان عمومی پرشمار نباشد. نخستین اتوبوس‌های مذکور به ترتیب در ساعات هفت بامداد و یازده ظهر از سه راهی وکیل‌آباد (ابتدای جادۀ مشهد- طرقبه) به سوی کنگ راه می‌افتند و آخرین اتوبوس نیز در ساعت پنج عصر به سوی مشهد باز می‌گردد. من در ساعت هفت و پنجاه و سه دقیقه به کنگ رسیده و از اتوبوس پیاده شدم. شورای اسلامی و دهیاری کنگ با ارائۀ نمایی از روستا که به ماسولۀ خراسان شهرت یافته است و سروده‌ای پرمعنا و زیبا به مسافران خوشامد می‌گویند:
«چشمۀ سلسبیل از سنگ است                                                                         معدن آن به قریۀ کنگ است»
محل پیاده شدن مسافران اتوبوس در ارتفاع تقریبی 1648 متری از سطح دریای آزاد قرار دارد. من از همین نقطه سفرم را آغاز کردم، ولی وقتی مسیر قله فلسکه را از سرنشینان یک نیسان بومی پرسیدم، به طور صمیمانه‌ای پیشنهاد دادند تا انتهای درۀ کنگ همراهشان باشم. بنده هم فرصت را غنیمت دانسته و پس از قضای حاجت در سرویس غیربهداشتی (!) روستا راه افتادیم. نزدیک پنجاه دقیقه طول کشید تا مسیر دوازده کیلومتری از داخل روستا تا اواخر دره- موسوم به اَفْسیدَر- را پیموده و با دوستان تازه‌ام گفتیم و شوخی کردیم و خندیدیم. همچنین، اگرچه سردی هوای پشت نیسان موهای دستم را به حالت ایست- خبردار در آورده بود، ولی برایم بسیار مطبوع بود.
محل باغ ایشان- جایی که از نیسان پیاده شدم- در ارتفاع 2294 متری قرار داشت و نزدیک کوه‌هایی بود که باید صعودم را آغاز می‌کردم. ساعت نه و سه دقیقه را نشان می‌داد و اختلاف مشهود رویش طبیعی گیاهی در دامنه‌های جنوبی و شمالی ارتفاعات مذکور جلوه‌ای زیبا و مشخص را به آنجا بخشیده بود.
من در این سفر تنها بودم. انواع بوته‌ها و گیاهان سطح زمین را به زیبایی پوشش داده بودند؛ ولی انگار گل‌هایی هم وجود داشتند که حتی برگ‌هایشان همراهشان نبود!
گاش نیز تنها و خالی از گوسفند و بز و سگ و چوپان و الاغ در آفتاب دلچسب کوهستانی خوابیده بود.
راهم را آنقدر ادامه دادم تا نمایی از قلۀ فلسکه به چشمم خورد
و پس از 78 دقیقه پیاده‌روی و پیمودن ارتفاعی به اندازۀ 774 متر (از افسیدر تا قله با بلندای 3068 متر)، در ساعت ده و بیست و یک دقیقه آن را فتح کردم.
تصویر زیر نمایی از فراز قلۀ فلسکه به سوی کنگ را نشان می‌دهد.
عکس زیرین نشانگر آلودگی جوی بر فراز دشت و شهر مشهد است.
ساعتی از وقتم را به خوردن صبحانه و ناهار و چای و چرت زدن در زیر آفتاب نوازشگر فلسکه اختصاص دادم. شاید توانسته باشم سرعت نسیم روح‌نواز کوهستان را هم با عکس‌های زیر نشان بدهم.
ساعت یازده و چهل دقیقه بود که دل از آن محیط جانفزا کنده و فرودم به سوی نیشابور را آغاز کردم. نمای زیرین مسیری انحرافی می‌باشد که اگر برای نخستین بار قصد رفتن به شهر درود را دارید، بهتر است از آن دوری بجویید!
جاده‌ای ماشین‌رو در سمت چپ منظرۀ بالا کوهنوردان را به درود خواهد رساند. پوشش زیبای تابستانه و رو به خزان بوته‌های گون در عکس زیر گنجانیده شده است.
وقتی به سوی درود راه می‌افتیم، یک اولنگ کوچک در سمت راست و دامنه‌های مسیر انحرافی دیده می‌شود.
قلۀ فلسکه را هم با کمی چرخش به سمت راست می‌توان دید.
ما طی زندگی روزمره‌مان بیشتر اوقات با سایۀ اشیا بر روی زمین روبرو هستیم؛ ولی در ارتفاعات از این بخت برخوردارید که سایۀ ابرها بر فراز کوه‌ها را ببینید!
نمایی دورتر از قلۀ فلسکه و مسیر منتهی به آن
البته آسمان تقریباً صاف بود و پروانه‌ای زیبا روی گل‌های خاردار می‌چرید و دوش آفتاب می‌گرفت!
وجود یک کوه سنگی در میان انبوه کوه و تپه‌های خاکی اطرافش برایم بسیار جالب و یادآور کوهسنگی معروف بود.
نزدیک یک ساعت طول کشید تا به سه راهی فلسکه- درود رسیدم. قلۀ فلسکه هم در پشت سرم خودنمایی می‌کرد.
«خدا قوت» و «طبیعت زیبا هدیۀ ما به نسل آینده» نیز شعارهای دوستداران محیط زیست برای پشت تابلو بودند.
«شن‌اسکی» لایۀ پوششی لغزان از سنگ‌های کمابیش کوچک در دامنۀ کوه‌هاست که وقتی روی آنها پا می‌گذاریم، به راحتی سُر خورده و فرود آسان‌تری خواهیم داشت. ولی در این سفر با منظره‌ای مواجه شدم که شن‌اسکی نبود؛ چون سنگ‌هایش بزرگ بوده و سر نمی‌خوردند و حتی خطر مصدوم شدن در اثر برخورد با هر تکه سنگ بزرگ و یا وجود مارهای گزنده در زیر و روی آنها وجود داشت. اما زیبایی این پدیده در دو چیز دیگر بود: یک- از بالای مسیر تا انتهای دره مانند رودی از سنگ که من آن را «سنگ‌رود» می‌نامم، امتداد داشت و دو- خاستگاه این همه سنگ بزرگ مشخص نبود! یعنی متوجه نمی‌شدی که واقعاً این همه سنگ از کجا آمده‌اند! چون در آغازش نشانه‌ای از صخره‌های سنگی بزرگ که با فرسایش خویش سنگ‌رود را پدید آورده باشند، دیده نمی‌شد. شاید هم ذهن به سوی تخریب طبیعت از سوی آدمی کشیده می‌شد!
با فرود از سنگ‌رود و پیمودن جاده سرانجام به درۀ کمرزرد که از توابع نیشابور است، رسیده و نخستین نشانه‌های آب و آبادانی پدیدار گشت. نام کمرزرد به رنگ زرد سنگ و دامنه‌های کوه‌های منطقه اشاره می‌نماید.
در ادامۀ مسیر به یک چشمۀ دوقلوی کوچک در سمت راست جاده و منطقه‌ای به نام «تختِ سوارگاه» رسیدم.
حدود سه ساعت طول کشید تا قدم‌زنان مسیر سه راهی فلسکه تا انتهای درۀ کمرزرد را پیموده و به تفرجگاه درود و آغاز راه آسفالته رسیدم.
وجود امکانات تفریحی، بازار محلی، آبشار، بوستان سرسبز و باغ‌های اطرافش بسیاری از بومیان، گردشگران مشهدی و حتی توریست‌های خارجی را به اینجا سرازیر می‌کند.
وقتی به شهر زیبا، آرام، دنج و خلوت درود وارد می‌شویم، می‌توان با تاکسی خود را به جادۀ اصلی و مسیر تردد اتوبوس‌های نیشابور- مشهد رسانید، ولی من ترجیح دادم تا همۀ راه را پیاده بپیمایم! بنابراین صد و ده دقیقۀ دیگر طول کشید تا شهر درود را پیاده طی کرده، از روستای سخدر گذشته و سرانجام به شهر و زیارتگاه قدمگاه رسیدم!
بالاخره پس از گشت و گذاری مختصر در قدمگاه و اطرافش خود را به کنارۀ جادۀ اصلی رسانیده و سفرم پایان یافت. زمان‌بندی برنامۀ اخیر به صورت خلاصه‌وار چنین بود:
7:53- پیاده شدن از اتوبوس و رسیدن به روستای کنگ
8:07- سوار شدن بر نیسان و حرکت به سوی افسیدر
9:03- آغاز کوهنوردی و صعود به سمت فلسکه
10:21- فتح قله
11:40- آغاز فرود از قله
12:44- رسیدن به سه راهی فلسکه- درود
13:47- رسیدن به چشمۀ دوقلو در تخت سوارگاه
15:44- رسیدن به تفریحگاه شهر درود و آغاز راه آسفالته
17:34- رسیدن به زیارتگاه قدمگاه
18:15- رسیدن به ایستگاه اتوبوس‌های نیشابور- قدمگاه- مشهد و پایان سفر.
فاصلۀ پیموده شده از افسیدر تا ایستگاه اتوبوس‌های مشهد نیز سی و سه کیلومتر برآورد گردید.
امیدوارم این گزارش سودمند بوده و همچنین با ارائۀ انتقاد و طرح پرسش‌های احتمالی از سوی عاشقان طبیعت و کوهنوردی بر غنای آن افزوده شود.