Mountaineer Entomologist: Bazangan
Lake and Cave
پس از شرح برنامههای
جاغرق-قلۀ فِلِسْکِه، اَفْسیدَر-فلسکه-قَدَمگاه، قلۀ تفتان، یُشْد-گُل و آبشار قَرَهسو-کلات، اکنون گزارش بازدید از دریاچه و غار بزنگان را ارائه
خواهیم نمود. این سفر کوتاه در روز دوشنبه ششم آذر ماه 1396 خورشیدی و با همراهی
دوست بزرگوارم، جناب مرتضی ضیغمی و یک خودروی پژو 206 انجام شد. اطلاعات کلی
دربارۀ ویژگیها و موقعیت جغرافیایی این جاذبههای طبیعی را به آسانی میتوان پیدا
کرد. بنابراین، نوشتار کنونی تنها به شرح جزئیات بیشتر و انتشار تصاویر مربوطه
خواهد پرداخت.
دریاچۀ بزنگان یکی از آثار ملی طبیعی
خراسان، خفته در جایی دور و ارتفاع 880 متری از سطح دریا، آرام و پذیرای انواع
پرندگان آبزی است که روانابهای سطحی و چشمههای پیرامون و کف دریاچه آب آن را
تأمین مینمایند. عکسهای زیر دستههای نه چندان بزرگ پرندگانی که بر روی آب به
چرا سرگرمند را نشان میدهد.
این پرندگان در نیزارهای اطراف دریاچه به
استراحت و لانهسازی میپردازند.
از سوی دیگر، زمینهای بدون نی و پر از
مگس ساحل دریاچه نیز جایی برای تکمیل نخستین حلقۀ زنجیرۀ غذایی هستند
یعنی در آنجا با تودۀ متراکمی از دوبالان
و پوستههای کرمینگی آنها روبرو میشویم که خوراک ماهیها و سایر جانوران بزرگتر یا
کوچکتر از خویش خواهند بود!
فرصت ما برای بازدید از دریاچه اندک و
هدف اصلیمان یافتن غار بزنگان بود. دو راه هم برای رسیدن به غار وجود داشت که
هیچکدام را بلد نبودیم! برای استفاده از راه نخست، بایستی به روستای بزنگان وارد
میشدیم و تصویر زیر نمایی از جادۀ منتهی به روستا را نشان میدهد.
اما هنگامی که به درون روستای بزنگان
رسیده و از بومیان آن نشانی غار بزنگان را پرسیدیم، ما را به استفاده از دومین
مسیر دستیابی به غار ترغیب نمودند! به بیان بهتر، بایستی راه پیموده شده تا روستا
را بازگشته و در مسیر دیگری حرکت میکردیم!! اکنون مشخصات مسیر ماشینروی دوم
تشریح خواهد شد.
هنگامی که از جادة مشهد- سرخس به سمت چپ
و فرعی منتهی به منطقة بزنگان میپیچیم، به یک سراشیبی نسبتاً تند و سه راهی میرسیم.
خیابان آسفالتة سمت راست ما را به سوی غار بزنگان میبرد. عکسهای زیر، سه راهی
یاد شده و تابلویی به عنوان نشانة مسیر درست را نشان میدهند.
سه راهی یاد شده در روی نقشۀ گوگل (Google Maps) بدین صورت دیده میشود.
بایستی حدود سه کیلومتر راه را در این
جادۀ فرعی بپیماییم و از چند پیچ و سراشیبی و تقاطع روستای زالو غال (Zalo Ghal) هم بگذریم؛ یعنی اشتباهاً به سوی زالو غال نپیچیم!
یک سراشیبی تند علامتی برای راه فرعی
خاکی منتهی به غار میباشد، اما چگونه آن را تشخیص دهیم؟ در واقع، جادۀ هدف پیش از
سراشیبی و سمت چپ جادۀ روستایی آسفالته قرار دارد؛ یعنی ما نخست سراشیبی یاد شده
را پیدا نموده و سپس اندکی از مسیر را برمیگردیم تا به راه خاکی مورد نظرمان (اولین
جادۀ خاکی سمت راست جاده!) برسیم!! عکسهای زیر میتوانند راهنمای شما باشند. دو تصویر
اول نمایی از کوههای سمت راست و یک راه خاکی دیگر که روبروی جادۀ غار واقع شده
است را نشان میدهد.
دو عکس دیگر، موقعیت این جاده را روی
نقشۀ گوگل نشان میدهند.
این هم نمایی از خود جادۀ منتهی به غار
که البته در هنگام غروب آفتاب و بازگشتمان گرفته شده است.
هنگامی که به جادۀ خاکی وارد میشویم،
تقریباً هیچ نشانه یا تابلوی راهنمایی برای رسیدن به غار وجود ندارد. بایستی
مستقیم به سوی کوهها حرکت کرد. شکل زیر نمایی از آنها را نشان میدهد.
اگر کمی دقیقتر به این کوهها بنگرید،
منطقهای خاص را در دامنۀ آنها شناسایی خواهید کرد: تپهای نیمدایره شکل که جلوی
آن گود و تقریباً شبیه کاسه است و در بخش میانی تصویر زیر به خوبی دیده میشود!
این تپه راهنمای شما تا نزدیکیهای هدف خواهد بود.
پس از طی چند کیلومتر، گذر از تپۀ نیمدایرهای
و حرکت مستقیم به سوی کوهستان که البته راه دارای پیچ و خمهای خاص خویش میباشد،
سرانجام به کوهپایۀ مورد نظر میرسید. اگر به جایی با منظرۀ زیر رسیدید، مطمئناً
راه را درست آمدهاید! ادامۀ مسیر با پای پیاده و از کورهراهی که در سمت چپ تصویر
دیده میشود، پیموده خواهد شد.
شکلهای زیر هم نمای نقشۀ گوگل این نقطه
در مقیاسهای ده، پنج و یک کیلومتری را نشان میدهند.
تقریباً به مدت پانزده دقیقه در راه زیر باید
پیادهروی کنید
تا به دهانۀ غار برسید.
چشماندازی از دشت پیرامون غار و راهی که
به آن پایان مییابد.
و اما ... چگونگی برخورد با پدیدههای
زیبای طبیعی همچون غار بزنگان بسیار مهمتر از شیوۀ راهیابی به آنهاست! در ادامۀ
این نوشتار به نمایش جلوههای چشمنواز غار و نیز آثار نازیبای برخی از هممیهنانمان
خواهیم پرداخت. چهار نمای درونی از دهانۀ غار
صخرۀ بزرگ سبز رنگی که در انتهای دهانه و
فضای گستردۀ آغازین غار و پای حوضچۀ آبی آن قرار دارد.
پیخال (Excrement) کبوترهای چاهی بر روی سنگها و کف بخشهای آغازین غار
در انتهای بخش جلویی غار به یک دوراهی میرسیم
و بخش بزرگتر مسیر در راه سمت چپ قرار دارد. یک نشانۀ زشت راهنمای شما خواهد بود!
همانگونه که میدانیم چکنده (Stalactite) و چکیده (Stalagmite)
و ستونها (Column) و ترکیبات
گوناگون آنها بخش بزرگی از زیبایی هر غار هستند. یک چکنده به این شکل است
چکیدهها به این شکل
چکیدهای خیس که با چکیدن قطرههای آب از
سقف غار همچنان در حال بزرگ شدن است
و ستونها که از پیوستن چکنده و چکیدهها
پدید میآیند، به این شکل هستند
این ستون خیس هم هنوز مراحل پیدایش و
تکمیل خویش را سپری مینماید!
رنگ ستون یا چکنده و چکیدهها با توجه به
نوع مواد تشکیل دهندۀ آنها متفاوت است. برخی به رنگ سپید هستند
پیوستن ستونهای نزدیک به یکدیگر یا
عواملی مثل فرسایش میتواند دیوار (Wall) و دیوارهها را
پدید آورد
برخی از ستونها نیز بزرگتر از اندازۀ
عادی بوده و راهروی میانۀ غار را به دو بخش تقسیم مینمایند
در موقعیتهای دیگر، جریان بسیار آهستۀ
آب و تهنشست پیوستۀ رسوبات بر دیوارههای غار نقشهای زیبایی را آفریدهاند
و از بخت بد ما آدمیان است که همین جلوههای
زیبا بیشتر مورد یورش زیباستیزان (Beautyfighters)
قرار میگیرند!
چاله، حفره یا مجراهای تقریباً گردی که
در کناره یا سقف غار بزنگان دیده میشود، یکی دیگر از جاذبههایش میباشد
گویا برخی از آنها هم آبراهههایی هستند
که در آیندهای نه چندان نزدیک به دالانهای بزرگ و زیبا تبدیل خواهند گشت!
هنگامی که انتهاییترین بخش سمت راست غار
بزنگان را میکاویدیم، به جای بسیار تنگی رسیدیم که عبور آسان از آن امکان نداشت.
کولهپشتیام را در آورده و سینهخیزکنان پیمودمش. در انتهای این دالان، گذرگاه
تنگ دیگری وجود داشت و من پیشرویام را متوقف کردم؛ چون جلوی آن را نابخردان یا
شاید جستجوگران گنجهای خیالی به طرز دلخراشی گود و خاکبرداری نموده بودند!
هنگامی که بازدیدمان از غار بزنگان به
پایان رسید، خواستیم تا بر کوههای منطقه نیز پا بگذاریم؛ بنابراین مسیر بالادست
غار را در پیش گرفتیم. درخت اُرْس یا سرو کوهی فراوان بود
این هم میوههای ارس
و یک درخت انجیر وحشی
گلسنگهای توپر و سفت و بزرگ و تقریباً
کروی دیگر جاذبۀ زیستی کوههای بزنگان هستند.
برخی سنگها نیز شکلگیری آهستۀ گلسنگهای
دیگر بر روی خود را نشان میدهند.
قلۀ زیر نزدیک غار بزنگان است
و از آنجا میتوان دشت و هوای آلودۀ
پیرامون منطقۀ بزنگان را تماشا کرد!
ما برای برگشتمان یال کوه روبروی غار را
برگزیدیم و در همین مسیر بود که به حجم تخریب ناجوانمردانۀ دهانۀ غار آگاه گشتیم!
این گزارش پیشکشی ناچیز به دوستداران
طبیعت و فرهنگ این مرز و بوم میباشد. امیدوارم آن را پسندیده و همچنین با ارائۀ
انتقاد و رهنمودهای خویش بر غنایش بیفزایید. آرزومندم نوشتار کنونی بتواند راهنمای
علاقمندان گردشگری و غارنوردی باشد و به ابزاری برای تخریب بیشتر غار بزنگان تبدیل
نشود!