Entomological
Entertainments: SMS
پیامک یا پیام
کوتاه (Short Message [Messaging] Service or SMS) یکی از فناوریهای
تازۀ روزگار کنونی شمرده میشود که زمود ارزندهای را در برقراری و بهبود ارتباطات
فردی و اجتماعی بر دوش دارد. ایرانیان پیامک را به عنوان ابزاری برای اطلاعرسانی،
تبلیغات بازرگانی، خنداندن یا تمسخر دوستان و آشنایان، عرض شادباش یا همدردی، پیامهای
اخلاقی و روانشناسی، ایجاد یا تداوم دوستیها، مردمآزاری، برخی خدمات اجتماعی،
شرکت در نظرسنجیها و ... میشناسند. بنابراین، طبیعی است که متنهای بسیار
گوناگونی در میان افراد دادوستد گردد. پیامکهایی که در زمرۀ لطیفه یا کاریکلماتور میگنجند، را در جاهای دیگر بررسی نمودهایم. این نوشتار
به ارائه و تحلیل کخشناختی سایر انواع آنها خواهد پرداخت. البته پیش از آغاز، نفرین
طنزآلود (؟!) دو نویسندۀ ایرانی را بازگو و تصحیح میکنیم. یکی از ایشان که مدیریت
وبنوشت ویژۀ پیامک را بر دوش میکشد، گفته بود: «هر کی نخنده، ایشالله خدا سوسکنش
کنه!»
کخشناس میگوید: «هرکی نخنده، بخنده یا بیتفاوت باشه، فرقی
نداره؛ باید خیلی هم دلش بخواد که خدا سوسکش کنه! سوسک بودن و سوسک شدن به خودی
خود هیچ عیب و ایرادی ندارد. اتفاقاً در بسیاری از موارد وجود آدمیان مایۀ ننگ و
بدبختیست. سوسکها همواره برای طبیعت و جانداران پیرامون خویش سودمندند ولی یک
انسان بایستی زحمت زیادی کشیده و حسابی تربیت شود تا بدین جایگاه دست یابد. من نمیگویم
توهین به سوسکها ممنوع! ولی در شرایط امروزی، میپرسم که انسان بودن و
انسان ماندن چه مزیتی دارد که ما از آن بیخبریم؟!» شگفتا که آن نویسنده، گرچه به
دیدۀ حقارت در سوسکها مینگرد، ولی به ایشان حسد نیز میورزد! ایشان در یکی دیگر
نوشتههای خویش میگوید: «خداوندا !! تو سوسک چی دیدی که بهش بال دادی؟ نه واقعا سؤاله
برام! آخه تو سوسک چی بود که تو من ندیدی!؟»
گردانندۀ یکی دیگر از وبنوشتهای ایرانی
درخواست خویش برای ارائۀ رهنمود (Comment) توسط خوانندگان را اینگونه گوشزد میکند:
«هر کی نظر نذاره امیدوارم شب سوسک بیاد تو رختخوابش»
کخشناس از این هممیهن گرامی هم میپرسد:
«در هنگام شب، راه یافتن سوسک به تختخواب آدمی بهتر است یا اندیشۀ بد به سر او؟ چه
نیک خواهد بود اگر بتوانیم اندیشهمان را از فکرهای ناپاک پاک بداریم!»
برای جداسازی
پیامکهای مشابه به مانک و ساختار آنها توجه شده است. اکنون، با این امید که
نگاهمان به همۀ جانداران مثبت و محترمانه باشد، انواع پیامکهای کخپایه (Insect-based SMS) را بخوانید:
1- ——-*——- این یه تار موی توئه که به دنیا نمیدم؛ حتی اون شپش
وسطشو!
2- 666 سه تا 6 داره، زنبور عسل نیش
داره، ایران جزیرۀ کیش داره، این اساماس بازیها آخر ماه فیش داره!
3- آخه این چه حکومتیه ما داریم! بشکه بشکه
نفت ملت رو حرومخور میکنن، ککشون هم نمیگزه. اون وقت ملت یه استکان ودکا بخورن سنگ
و پشکل و تاپاله میشن اون دنیا !
4- آخه یابو، گوسفند، الاغ، بزغاله، اسب،
خر، گوریل، سگ، شپش، زالو، گودزیلا ... این همه حیوون چرا شیر سلطان جنگل شده!!!
5- آشنایی با ازدواج به سبک اینترنتی- حاج
آقا: عروس خانم، دوشیزه shirin_sooskesiah، آیا وکیلم شما را به مهر گوگل عدد سکۀ
بهار آزادی، یک وبکم، سند یک سایت اینترنت اختصاصی دات کام، یک مودم ADSL، اینترنت پرسرعت به اندازۀ طول عمر نوح،
LCD و شمعدان، یک هدست بیسیم، چهارده روم اختصاصی
به نیت چهارده معصوم، پنج گیگابایت میلباکس اختصاصی به نیت پنج تن آل عبا به عقد دائم
آقای feri_ferferi در بیاورم؟ جمعیت: عروس
رفته آفهاش رو چک کنه! حاج آقا: برای بار دوم آیا وکیلم؟ جمعیت: عروس رفته ویروسکش
آپدیت کنه! حاج آقا: BUZZ! برای بار سوم، خفم کردی! آیا وکیلم؟
عروس: با اجازۀ بزرگترهای Room بله.
6- آموزش روش لوسبازی در شکار شوهر توسط
دخترها: یه دفعه یه سوسک میبینی و بنا میذاری به جیغ! حالا جیغ نکش کی بکش. طرف هم
که وضع رو اینطور میبینه، به هر قیمتی شده سوسک رو به دیار باقی میفرسته. حالا تو
همچین تحویلش میگیری که انگار شیر شکار کرده! و بعدشم مثلاً از ترس سوسک یه مدتی خودتو
بهش میچسبونی و ازش جدا نمیشی! اگه کارها تا اینجا خوب پیش بره، مابقیش تضمین شدهست.
7- آنچه که کرم ابریشم آن را پایان زندگی میداند، در نظر پروانه آغاز
زندگی است. تا زمانی که به فردا امیدواری، اقتدار از آن توست.
8- آهنگ و سرود لبتان سوختن است/ اندیشۀ روز
و شبتان سوختن است/ این چیست میان تو و پروانه و شمع؟/ کز روز ازل مذهبتان سوختن است
[ویژۀ جانباختگان و جانبازان جنگ ایران و
عراق]
9- آی شماها که به خاطر عکس سوسک توی هفتهنامه
و اینکه از طرف سوسک به ترکی نوشته بودن «نَمَنَه؟» تو خیابون راه افتادین، الان چرا
با مرغ و دلار دونهای خدا تومن خفه شدین؟!
10- ﺁﻳﺎ ﻣﻰﺩﺍﻧﺴﺘﻴﺪ ﻛﻪ وقتی ﻣﻮﺭﭼﻪ ﻋﻄﺴﻪ میکند،
ﺍﺯ ﻫﻮﺵ میرﻭﺩ! ... آیا میدانستید که من ﺍین ﺭا ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﺩﺭآﻭﺭﺩﻡ! آیا میدانستید که
فحش دادن کار خیلی زشتی است!
11- از دست رفیقان عقرب صفت، رفاقت با مارم
آرزوست!
12- اصلاً شیطون تو بهشت چی کار میکرده؟
این چه بهشت بی در و پیکریه که شیطون راست راست توش راه میره و ملت رو گول میزنه!؟
بعد اصلاً میارزه آخه آدم خودشو واسۀ رفتن به همچین بهشتی جر بده؟ با این وضع حتماً
شیطون تو همۀ جویهای شیر و عسل شاشیده ...!
13- اعصابمون خورده!!! میخوایم پاچه یکی
رو بگیریم، پس سگ درونمون زندهس. صبحونه یه عسل کامل میخوریم، خرس درونمون هم زندهس.
میریم اتاق یادمون میره چی میخواستیم، اسکل درونمون هم زندهس. مگسُ رو هوا میزنیم،
قورباغۀ درونمون هم زندهس. چمن میبینم، میکنیمش؛ بز درونمون هم زندهس. طرف میره،
هنوز عاشقش میمونیم؛ خر درونمونم زندهس ... کلاً باغ وحشی داریم به تنهایی!
14- اگر استکبار جهانی جلوی افزایش بیرویۀ
قیمت تخم مرغ را نگیرد، ایران به زودی تخم مورچه هم به جهان صادر میکند!
15- اگر در شبی تابستانی صدای کف زدن به گوشتان
رسید، صدای بزن و بکوب و پایکوبی نیست! آگاه باشید که یکی از ابنای بشر دست خالی به
نبردی تن به تن با پشه و انبوه دژخیمان خونخوار رفته است!
16- اگر دوستم نداري، الهی با شپش مأنوس گردی/
دچار آفت تیفوس گردی/ مثال من که وحشت دارم از تو/ گرفتار غم و کابوس گردی!
17- اگر زمانی سوسکی را دیدی که به سرعت از
کنارت رد شد، بدان او نیز فهمیده است از تو باید گریخت و اگر زمانی سوسکی را دیدی که
با وجود تو نترسید و تکان نخورد، بدان این یکی از قبلی هم عاقلتر است و میداند که
تو را اصلاً نباید آدم به حساب آورد!
18- اگر همگان گل را برای لطافت گلبرگ و پروانه
را به واسطۀ زیبایی پرهایش دوست دارند، من تو را به خاطر لطافت روح و زیبایی رخسارت
میپرستم!
19- اگر یک نقطۀ آبی روی دیوار دیدید که حرکت
میکند، چیست؟ . . . مورچهای است که شلوار لی پوشیده!
20- اگرچه ... پروانهای بود که به سوی باغ
بهشت پر کشید، ولی اندوه خالی بودن گلستان زندگی از وجود وی رهایمان نمیکند. مرا در
غم خود شریک بدان [ویژۀ همدردی و مرگ افراد]
21- اگه از در بندازيم بيرون، از پنجره ميام.
اگه پنجره رو ببندي، از راه آب ميام. اگه راه آب رو کيپ کني، از دودکش ميام. اگه بخاري
رو روشن کني، از شير آب ميام. اگه شير آب رو ببندي، زمين رو ميکنم و از زمين ميام
. . . چاکر شما: سوسک
22- اگه تو موهام مثل شپش باشی، قول میدم
برای موندنت تا آخر عمر حمام نرم!
23-1- اگه دیدی سوسکه به پشت افتاده و داره دست و پا میزنه،
فکر نکن، فوراً با یه چیزی بزن توی سرش؛ چون داره به قیافهت میخنده.
23-2- اگه دیدی سوسکه پشت و رو افتاده و در حال دست و پا زدنه،
فکر نکن داره میمیره؛ داره به قیافۀ تو میخنده.
23-3- اگر كدام وقتي ديدي كه مادر كيكها
چپه افتيده و شوراك ميخوره، فكر نكو كه او ره كسي زده كه افتيده، بلكه قوارۀ تو ره
ديده، از خنده لوت ميزنه.
24-1- اگه ديدي یه پروانۀ قشنگ داره دنبال یه گل خوشبو ميگرده،
نگي من كجا هستم ها !
24-2- اگه زنبوری دنبال یک گل زیبا میگشت،
جون هر کسی دوست داری نگو که من کجام!
25- اگه دیدی یه نقطۀ کوچولوی قرمز تو هوا
داره میاد طرفت، اون دل من نیست که از دلتنگی میاد پیشت. اون یه مگسه که رژ زده!
26- اگه روزی پروانهای آمد و روی شانهات
نشست، تعجب نکن؛ چون من نشونی بهترین گل دنیا رو بهش دادم!
27- اگه شبا خوابت نمیبره، اگه یه چیزی هست
که مدام سکوت شبانۀ تو رو بهم میریزه، اگه یه چیزی مدام توی گوشت نجوا میکنه، اگه
کلافه میشی از اینهمه نجوا و بیخوابیهای شبونه، خوب میدونی مشکل چیه؟ . . . دوباره
پنجره رو باز گذاشتی و پشه اومده توی اتاق!
28- اگه فکر میکنی چون کوچیکی تأثیرگذار
نیستی، پس حتماً تا حالا تو اتاقی که پشه بوده، نخوابیدی!
29- اگه من خدا بودم، یه بهشت توی یکی از
سیارهها خلق میکردم آخرین مدل! نه اینجوری که توی جوبهاش (جویهاش) شیر و عسل بیاد!
شیر و عسلی که توی جوب باشه، به درد همون اعراب هزار و چهار صد سال پیش میخوره! اونایی
که بندۀ صالح بودن، میفرستادم توی این بهشت و اونایی هم که خطاکار بودن و بندههای
درست درمونی نبودن، به جای جهنم میفرستادم توی ایران زندگی کنن تا قدر عافیت رو بدونن!
30- اگه همۀ زنبورهای دنیا نیشت بزنن، حقته؛
چون خیلی گلی!
31- اگه یه پروانه نشست رو شونت، حتماً بکشش.
اون بی سلیقه همون بهتر که بمیره!
32- اگه یه روز خرس دنبالت کرد، نترس. اونم
فهمیده که تو چه عسلی هستی!
33- اگه يه روز، يه پروانه اومد نشست رو سرت،
تعجب نكن؛ آخه خسته شده!
34- اگه یه روز یه شاپرک، تو خونهتون کشید
سرک/ یه خرده یاد من بیفت، نگو ولش کن به درک!
35- الان پشه اومد بهم گفت: «سلام، نیشت بزنم؟»
گفتم نه عزیزم مرسی. گفت: «خواهش میکنم و رفت!» پشهها چه باادب شدن! روحانی مچکریم!
[ویژۀ پیروزی حسن روحانی در یازدهمین دورۀ
انتخابات ریاستجمهوری ایران]
36- الهی سوسک بوست کنه، موش قلقلکت بده،
مارمولک تو ظرف غذات بیفته، اگه فراموشم کنى!
37- الهی شمع بشی؛ پروانه شم؛ دورت بگردم/
فوتت كنم؛ خاموش بشی؛ هرهر بخندم!
38- الهی مورچه گازت بگیره، کف شامپو بره
تو چشات، پشه بره تو گوشت و تو خواب جیشت بگیره، اگه بخوای منو فراموش کنی!
39- امروز اومدم آذوقۀ شش ماه پشهها رو برداشتم
گذاشتم جلو روشون. گفتم: «ببرید، برید اگه كم بود بازم بیان.» دیدم واستادن دست نمیزنن!
رئیسشون زل زد تو چشام و گفت: «ما نون بازومونو میخوریم. اینا از گلومون پایین نمیره!»
40- امروز تو ایستگاه اتوبوس یارو اومد از
این اسپایدرمن چسبونکیها بفروشه؛ پرتش کرد بخوره به شیشه، همه ببینن؛ صااااااااااااااااااااف
خورد تو صورت من! سه نفر از کسایی که دیدن، خریدن دیوثااا!
41- امروز روز پروانه شدن است و فردا روز
سوخته شدن! . . . امروز را پروانه باش که فردا دیگر دیر است.
42- ﺍﻣﺮﻭﺯ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﻡ؛ ﻻﻣﺼﺐ ﺑﺎﻍ ﻭﺣﺸﯽ
ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍ ﺧﻮﺩﺵ: ﺳﺎﭘﻮﺭﺕ ﮔﻮﺭﺧﺮﯼ، ﻣﺎﻧﺘﻮ ﭘﻠﻨﮕﯽ، ﭼﺸﺎﺵ ﻣﺚ ﺁﻫﻮ، ﺭﻭﻧﺶ ﻣﺜﻞ ﺍﺳﺐ، ﻗﺪ ﺯﺭﺍﻓﻪ، ﻟﺐ
ﺷﺘﺮﯼ، ﺍﺧﻼﻕ ﺳﮕﯽ، ﺻﺪﺍﺵ ﻋﯿﻦ ﻏﺎﺯ، ﺩﻧﺪﻭﻧﺎﺵ ﻣﺜﻞ ﻗﺎﻃﺮ، ناخنهاش ﻣﺜﻞ ﮔﺮﺍﺯ، ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻨﺶ ﻣﺜﻞ
ﮐﺒﮏ . . . ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺟﺎﻟﺒﺘﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺳﻤﺸﻢ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺑﻮﺩ!
43- امروز یه زنبور نشست روی دست راستم. همزمان
با اون یه مگس هم نشست روی دست چپم! نفهمیدم گلم؟ یا ...! خیلی فکرم درگیره!
44- امشب شب اربعین مصباح هداست/ دل به یاد
حسین بن علی شیر خداست/ پروانه به گرد شمع حق پر زد و سوخت/ امشب شب یاد عشقیا و شهداست!
[ویژۀ اربعین حسینی]
45-1- امیدوارم خوشبختی مثل سگ پاچهتو بگیره؛ مثل سوسک ازت
بالا بره؛ مثل انگل تو وجودت باشه؛ مثل کژدم نیشت بزنه و مثل پیامک همیشه برات بیاد!
45-2- امیدوارم خوشبختی مثل سگ پاچهتو
بگیره؛ مثل سوسک از سر و روت بالا بره؛ مثل انگل تو وجودت خونه کنه و مثل پیامک
پشت سر هم واست بیاد!
46- امیدوارم که به اندازۀ مژۀ کوچک ردیف
پایین چشم چپ پشه غم تو دلت نباشه!
47- اندازۀ یه کامیون زنبور عسل دوست دارم
. . . اگه جرأت داری، برو بشمارشون!
48- اندر فلسفۀ وجود دختر و پسر: اگه پسرا
نبودن، کی کرم میریخت؟ اگه دخترا نبودن، کی از سوسک میترسید؟
49- انسانها دو دستهاند: یا مگس روی آنها
مینشیند که معلوم است یک گ.ه.ی شدهاند یا مگس روی آنها نمینشیند و هیچ گ.ه.ی نشدهاند!
50- انشای حضرت آدم- تابستان خود را چگونه
گذراندید؟! : «تعطیلات عجیبی بود. چند هفتۀ اول رفتیم جزایر هاوایی. جاتون خالی،
خیلی خلوت بود. من بودم و حوا. خیلی عالی بود. شبها کنار نهر عسل میخوابیدیم و
صبحها کافی بود که هر چی دوست داریم، فقط آرزو کنیم تا برآورده بشه ... تا اینکه
این حوا ذلیل مرده یه روزی هوس کرد که از دیوار باغ سیب بالا بره ... چشمتون روز بد
نبینه، سه سوت ما رو تبعید کردن بین النهرین. الان حتی برگ انجیر هم نداریم بذاریم
جلومون. میخام حوا رو طلاق بدم، اما مگه این دوره زمونه زن گیر میاد؟»
51- انشای دانشآموز کلاس پنجم دبستان- نظر
شما دربارۀ حیوانات چیست؟!: «ما حیوانات را خیلی دوست داریم؛ بابایمان هم همینطور.
ما هر روز در مورد حیوانات حرف میزنیم؛ بابایمان هم همینطور. بابایمان همیشه وقتی
با ما حرف میزند، از حیوانات هم یاد میکند. مثلاً امروز بابایمان دو بار به ما گفت:
«تولهسگ! مگه تو مشق نداری که نشستی پای تلوزیون؟» و هر وقت ما پول میخواهیم، میگوید:
«کرهخر! مگه من نشستم سر گنج؟!» چند روز پیش وقتی ما با مامانمان و بابایمان میرفتیم
خونۀ عمه زهرا، یک تاکسی داشت میزد به پیکان بابایمان. بابایمان هم که آن روی سگش
آمده بود بالا، به آقاهه گفت: «مگه کوری گوساله؟» آقاهه هم گفت: «کور باباته یابو!
پیاده میشم همچین میزنمت که به خر بگی زندایی!» بابایمان هم گفت: «برو بینیم بابا
جوجه!» و عین قرقی پرید پایین؛ ولی آقاهه از بابایمان خیلی گندهتر بود و بابایمان
را مثل سگ کتک زد. بعدش مامانمان به بابایمان گفت: «مگه کرم داری آخه؟ خرس گنده مجبوری
عین خروس جنگی بپری به مردم؟» ما نتیجه میگیریم که خیلی خوب شد که ما در ایران به
دنیا آمدیم تا بتونیم هر روز از اسم حیوانات که نعمت خداوند هستند، استفاده کنیم و
در موردشان حرف بزنیم و نمیدانیم اگر در ایران به دنیا نیامده بودیم، چه کاری باید
میکردیم؟»
52- اونى كه صورتم رو نوازش ميكنه تويى!/
اونى كه شبها لپم رو قرمز ميكنه تويى!/ اونى كه صداش تا صبح تو گوشمه تويى!/ میکشمت
آخر ای پشه!
53- ای خدااا . . . واسۀ همه دافای جيگر میفرستی
ايمانشون رو امتحان کنی، واسۀ من مگس میفرستی اعصابمو تست کنی!!!» [اشاره به اثر کخها بر
روان آدمی]
54- ای گل افسانه، ای شبنم گلخانه، عاشقم
جانانه؛ ای گوهر این خانه، تو شمعی و من پروانه!
55- ای نگاهت نخی از مخمل و ابریشم، چند وقتیست
که هر شب به تو میاندیشم.
56- اين پشهها همهشون كافر هستن؛ هيچ كدومشون
روزه نميگيرنا ! [ویژۀ ماه رمضان]
57- این پیامک تقدیم به چشمی که اشکش منم؛
تقدیم به اشکی که غمش منم؛ تقدیم به شمعی که پروانهاش منم؛ تقدیم به گلزاری که گلش
تویی و و تقديم به عشقي كه عاشقش منم!
58- این پیامک تقدیم به شمعی که پروانهاش
منم. تقدیم به طلوعی که غروبش منم. تقدیم به دریایی که ساحلش منم و تقدیم به عزیزی
که دوستدارش منم.
59- این چندمین تولد توست؟ و چندمین انبساط
مجدد کائنات؟ این چندمین بار خلقت است؟ و چندمین انفجار سکوت؟ چندمین لبخند آفرینش؟
خورشید را چندمین بار است که میبینی؟ و پروانۀ ساعتها چندمین بار است که میچرخد؟
و ثانیه چندمین بار است که به احترام تو برمیخیزد؟ چندمین بار است که مجدداً نفس میکشی؟
چندمین دم!؟ چندمین آن!؟ آه که تو چقدر خوشبختی! و جهان چه پرغوغاست که بینهایتمین
تولد تو را جشن میگیرد.
60- این روزا از دست
مگسها کلافهم. بابا مگه این لامصبا چقدر سوخت دارن که این همه بال بال میزنن؟! انرژی
هستهای هم بود تا الان تموم شده بود!
61- اینقدر مگوی از گزند حشرات/ شاید که نصیب
خلق گردد خطرات/ چون دفع گزند حشرات آسان است/ سخت است رهایی از گزند حضرات!
62- با آرامشم اعتماد پشه رو جلب کردم و بعد
کشتمش. نمیدونی چقدر از این دورویی خودم بیزارم!
63- با تو، زمین گاهوارهای است که مرا در
آغوش خود میخواباند و ابر، حریری است که بر گاهوارۀ من کشیدهاند!
64- با قلبی از عشق، با خطی از حریر محبت،
با جملهای کوتاه، در خطی صاف، بر روی یک برگ کهنه از یاس مینویسم . . . مینویسم
. . . مینویسم . . . ای بابا این خودکار چرا نمینویسه!
65- بازگشت پروانة كعبه گرامي باد.
66- باور کنید انسانهایی در این دنیا هستند
که اگر دستتان را تا آرنج عسلی کنید و بگذارید توی دهانشان، خفه میشوند! والله دروغ
نمیگویم!
67- بدو برو بادبادک/ بگو به اون نازنازک/
عید گل و شاپرک/ جلو جلو مبارک!
68- براي عشق مثل شمع بسوز ولي نگذار پروانه
ببيند!
69- برنامۀ کودک مرکز قم: 1- آخوند صورتی
2- حاجی و دوستان 3- شیخ شجاع 4- بچههای مدرسۀ فیضیه 5- حاجی ریزه و منبر سحرآمیز
6- حاج منصور عسل 7- حجت الهود 8- مداح زبل 9- جوجه طلبۀ زشت 10- حاجی لنگ دراز
11- اهل بیت آیت ا... ارنست!
70- بزرگترين برتری دخترها: خيالت از بابت
سربازي راحته! صد سال سياهم كه دانشگاه قبول نشي، ككتم نميگزه!
71- بزرگترین برتریهای پسرها: 1- اسم هر
جك و جونوري از قبيل آهو، غزال، پروانه، شاپرك و موارد ديگر كه اينجا جاش نيست رو روي
شما نميگذارند [اینجا را بخوانید تا به درستی ناپایدار برتری یاد شده
پی ببرید] 2- با ديدن سوسك و موش و امثالهم اجدادتون
از گور در نیامده و جلوتون رژه نميروند!
72- بعضي از اين پشهها قيافشون اونقد مظلومه
كه آدم ميخاد خودش رگشو پيدا كنه، بزاره تو دهنشون!
73- بعضی از این پشهها هم انگاری اگزوز زنبوری
قورت دادن!! موقع خواب صدای موتور سنگین میدن توی اتاق! فکر کن گذاشت من دیشب بخوابم!
تا چشمم گرم میشد، موتورشو روشن میکرد؛ چراغو روشن میکردم، نبود!
74- بعضیا دلشون برای ماهی میسوزه، بعضیا
دلشون برای ماهیگیر، ولی نمیدونم چرا کسی دلش برای تو نمیسوزه . . . ای کرم!
75- بعضیا مثل هندزفری میمونن؛ هارت و پورتشون
فقط توی گوش ماست وگرنه واسه بقیه صدای پشه هم نیستن!
76- بعضیها علاوه بر «کودک درون» یک عدد
«کرم درون» هم دارند که بعضی وقتها «بعضی کارها» رو میکنه که نباید بکنه!
77- بعضیها علاوه بر کودک درون، خر درون
و کرم درون، یک عدد سگ درون هم دارند که بعضی وقتها به دنبال پاچه میگردد!
78- بگذار نگاهت را لمس کنم. عاشق حریر مخملی
نگاهت هستم. باران نگاهت از ابر تنم میریزد. ماه یادگار نیمرخ توست. چگونه بگویم
که دلم برایت تنگ شده است!
79- به بال و پرت نگو که ماندن ننگ است/ فریاد
نزن که آسمان خوشرنگ است/ برگرد پرنده، دل به پروانه نبند/ اینجا دل یک قفس برایت تنگ
است!
80-1- به پروانه نگاه نکن که تا هر گلی میبینه، روش میشینه.
وفا رو از ماهی یاد بگیر که تا از آب جدا میشه، میمیره. [کخشناس: وابستگی زیاد یعنی اعتیاد که سرانجام خوبی
ندارد.]
80-2- وفا رو از ماهی یاد بگیر که وقتی از آب در میاد، میمیره؛
نه از زنبور که وقتی از گلی خسته میشه، میره سراغ یه گل دیگه! [کخشناس: اینطور نیست که زنبور بیوفا باشد؛ او بایستی نه به
یک گل، که به تمام گلهای خوشرنگ و بو وفادار بماند!]
80-3- Learn the faith from the fish.
When he lolls of water, dies! Not from a bee that when he be tired of a flower,
searches others!
81- به پندار تو: جهانم
زیباست؛ جامهام دیباست؛ دیدهام بیناست؛ زبانم گویاست؛ قفسم هم طلاست؛ . . . بر این
ارزد که دلم تنهاست؟
82- به تو عادت دارم؛ مثل پروانه به آتش؛
مثل عابد به عبادت. و تو هر لحظه که از من دوری، من به ویرانگری فاصله میاندیشم. در
کتاب احساس، واژۀ فاصله یک فاجعه معنا شده است. تو توانایی آن را داری که به این فاجعه
پایان بخشی!
83- به ﺳﻼﻣﺘﯽ ﭘﺴﺮﯼ که ﻓﻘﻂ به یه ﻧﻔﺮ ﮔﻔﺖ ﻋﺸﻘﻢ
... ﺑﻪ 3-4 ﺗﺎ ﮔﻔﺖ ﻧﻔﺴﻢ ... ﺑﻪ 12-10 ﺗﺎﺷﻮﻥ ﮔﻔﺖ ﮔﻠﻢ ... 40-30 ﺗﺎﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ ﺷﺎﻣﻞ ﻋﺴﻠﻢ
میشدن! [ویژۀ میخواری گروهی]
84- به سلامتی مگس که یادمون داد اگه زیاد
دور کسی بگردی، آخرش میزنه تو سرت! [ویژۀ میخواری
گروهی]
85- به کوه گفتم عشق چیست؟ لرزید؛ به ابر
گفتم عشق چیست؟ بارید؛ به باد گفتم عشق چیست؟ وزید؛ به پروانه گفتم عشق چیست؟ نالید؛
به گل گفتم عشق چیست؟ پرپر شد؛ و به انسان گفتم عشق چیست؟ اشک از دیدگانش جاری شد و
گفت: دیوانگیست!
86- به گل گفتم عشق چیست؛ گفت از من خوشبوتر.
به پروانه گفتم عشق چیست؛ گفت از من زیباتر. به شمع گفتم عشق چیست؛ گفت از من سوزندهتر.
به عشق گفتم آخر تو چیستی؟ گفت من نگاهی بیش نیستم.
87-1- به نام خدايي كه هستي را با مرگ، دوستي را بيرنگ، زندگي
را با رنگ، عشق را رنگارنگ، رنگينكمان را هفترنگ، شاپرك را صد رنگ ... و من را دلتنگ
دوستان آفريد.
87-2- In the name of God who created
the life with death, created the colorless friendships, created the life with
colors, the love colorful, the rainbow in7 colors, the moth in 100 colors &
created me nostalgic for friends.
88- به هر كس ميكنم
جان را فدا/ مثل عقرب ميزند نيشم، نميدانم چرا؟!
89- بیا مثل مرغان آشفته هجرت کنیم/ افق را
به مهمانی پونه دعوت کنیم/ بیا مثل پروانههای غریب نیاز/ به مهتاب شبهای تنهایی عادت
کنیم.
90- بیاموزیم: صفا فقط صفای مورچه که هر وقت
گریه کرد، هیچکس اشکش ندید. معرفت فقط از کرم، نه به خاطر کرم بودنش؛ به سبب خاکی
بودنش.
91- بیخبر ز عنکبوت شب كه خواب میتند در
دو چشم خستهام، ماندهام به انتظار تو!
92- بیخاصیت، نفهم، انگل، بدترکیب، سوسک
. . . مثل اینکه بهت فحش میدم، لذت میبری و صفا میکنی که هی میای پایین!
93- پاکدل باش تا دلها را پروانۀ خود سازی!
94-1- پروانه اگر سوخت به جهنم! میخواست دور شمع قرتیبازی
در نیاره خاک بر سر!
94-2- پروانه اگر سوخت به درک! دور شمع چه غلطی میکرد؟!
95- پروانه امشب پر نزن اندر حریم یار من!
شاید صدای پرپرت از خواب بیدارش کند.
96- پروانه به شمع بوسه زد و بال و پرش سوخت/
بیچاره از این عشق فقط سوختن آموخت!
97- پروانه به شمع نزدیک شد و بال و پرش سوخت؛
بیچاره از این عشق سوختن آموخت. فرق من و پروانه در اینست: پروانه پرش سوخت، ولی من
جگرم سوخت!
98- پروانه پر نزن وقت پریدن نیست/ دو عاشق
از هم جدا کردن هنر نیست/ پروانه به دور شمع گشت، پرش سوخت/ من به دور تو گشتم، جگرم
سوخت!
99- پروانه صفت چشم به شمع دوخته بودم/ وقتی
که خبردار شدم، سوخته بودم/ خاکستر جسمم بر سر شمع فرو ریخت/ این بود وفایی که من آموخته
بودم!
100- پروانه نمیمیرد تا گل به بغل دارد/
این سینه نمیمیرد چون عشق تو را دارد!
101- پروانهها را شکار نکن؛ آخر چون قلب
تنهای عاشقی هستند که پشت کوههای اندوه پی گلهای بیریای دلبستگی میگردند!
102-1- پروانۀ احساسم در دامی افتاد که عنکبوتش سیر است. نه
میتواند پرواز کند؛ نه میتواند بمیرد!
102-2- به قول دانته: پروانه در تاری
افتاده که عنکبوتش سیر است. نه میتواند پرواز کند؛ نه میمیرد!
103- تا حالا به مورچه فکر کردی؟ به پای مورچهای
که تو پاش جوراب باشه و جورابش هم سوراخ باشه؟ همون اندازه دلم برات تنگ شده!
104- تا حالا دقت كرديد كه همۀ چيزهاي خوب
خانم هستند: خورشيد خانم، پروانه خانم، مهتاب خانم! ولی همۀ چيزهاي بد آقا هستند: آقا
دزده، آقا گاوه، آقا گرگه!
105- تا حالا دقت کردین اگه بخوای ده تومن
از عابربانک بگیری، شصت نفر تو صف با حقارت نگات میکنن. حالا روزی که دویست تومن میگیری،
تا نیم مایلی، مگس هم پر نمیزنه!
106- تا حالا دقت کردین که پنجاه درصد آشغالای
اتاق رو مورچهها با خودشون میبرن. پنجاه درصد هم کف پامون میچسبه میبریم آشپزخونه
یا بیرون!
107- تا حالا دقت کردین همین که مگسکش رو
بردارین، مگسه غیبش میزنه!
108- تا کور نگشته دیدگانم تو بیا/ تا مور
نخورده استخوانم تو بیا/ گر آمدی و ندیدی از من چیزی/ از بهر تماشای مزارم تو بیا
109- تابستان؛ فصل برگ توت و پیلۀ پروانه؛
فصل نامزد شدن یخ با آب؛ فصل خوابیدن روی بام؛ فصل دیدار کسی در آسمان؛ بی تعارف، این
دلم خیلی هوایت میکند.
110-1- تابستون که میشه هیچ وقت خودمو نمیبخشم که چرا به نوح
گفتم این یه جفت پشه را هم سوار کن . . . برگی از خاطرات جنتی
110-2- خاطرۀ تابستانی جنتی: «تابستون که میشه هیچ وقت خودم
رو نمیبخشم که چرا به نوح نگفتم این یک جفت پشه رو سوار نکنه!»
111- تریپ جدید رفاقت: دندون کرم خوردتیم.
شیرینی بخور تا درد بکشیم!
112- تمام پروانهها قاصدك بودند. به هر قاصدكى
راز چشمان تو را گفتم، پروانه شد. تمام پروانهها اداى چشمان تو را درمىآورند، چون
بغض مرا دوست دارند.
113- تمام شیرینی عسل از بوسه است/ پاسخ هر
بوسهای یک بوسه است/ بهترین هدیه پس از یک انتظار/ بشنوید از من، فقط یک بوسه است!
114- تو بهترین و ارزشمندترین هدیۀ خداوند
هستی. وجود تو زندگی را به کامم شیرینتر از عسل و کانون خانواده را گرمتر از آفتاب
کرد. امیدوارم زندگیات همیشه سبز و بهاری باشد.
115- تو بهترین هدیۀ خداوند به من هستی. وجود
مهربانت خانۀ دلم را گرم و روشن و دنیا را به کامم شیرینتر از عسل میکند. لحظهها
را به امید دیدنت سپری میکنم.
116- تو چقدر خوشگلی ... چقدر نازی ... باورم
نمیشه که اینقدر زیبایی در وجود يک آدم جمع بشه ... تو دست هر چی خوشگله از پشت بستی
... جيگره تو ... نفس ... عسل ... ناناز . . . خوب، بسه ديگه از جلوی آينه بيام کنار!
117- تو قندی، نباتی، شكلاتی، عسلی، یا یه
چیز شیرین نداری تا بدی من با چاییم بخورم؟
118- تو همان پیلهای که انتظار پروانه شدنت
مرا عاشق پرواز کرد و حالا که من آمادۀ پریدن با توام، تو را بالی برای همراهیام نیست!
119- تو یعنی دستهای گل را از آن سوی افق
چیدن. تو یعنی پاکی باران. تو یعنی لذت دیدن. تو یعنی شقایق را به یک پروانه بخشیدن.
تو یعنی از سحر تا شب به زیبایی درخشیدن.
120- جانا پر پروانۀ ما را بپذير/ عشق دل
ديوانۀ ما را بپذير/ يك روز دگر مانده به پیمان غدیر/ تبریک صمیمانۀ ما را بپذیر [ویژۀ جشن غدیر]
121- جشنوارۀ فیلمهای س.ک.س.ی: 1- من ترانه
پانزده بار دادم 2- دختری با شورت ابریشمی 3- دیشب لا پاتو دیدم آیدا
122- جيرجيرك به خرس گفت: «دوست دارم» خرس
ميگه: «الان وقت خواب زمستانيمونه، بعد صحبت ميكنيم.» خرس رفت خوابيد ولي نميدونست
كه عمر جيرجيرك فقط سه روزه! [گویا این پیامک
به زنجره (Cicada) اشاره دارد؛ زیرا عمر جیرجیرکها (Cricket) بیش از چند روز
است.]
123- چراغ دل تاریکم از ابن خانه مرو/ آشنای
تو منم؛ بر در بیگانه مرو/ شمع من باش و بمان؛ نور ز تو؛ اشک ز من/ جانفشان تو منم؛
در بر پروانه مرو/ سوختی جان مرا؛ آه مکن؛ اشک مریز؛ از بر عاشق دلداده غریبانه مرو!
124- چنگیز خانوم ... چشمعسلی ... ابرو کمون ... مو طلایی ...میخام بیام در خونتون ... نماز
بخونم باهاتون!
125- چند توصیه برای
سادیسمی کردن مهمون: 1- شب به جای خمیر دندون، بهش خمیر سوسک بده 2- به بچۀ مهمون که
تازه حرف زدن یاد گرفته، مگس نشون بده و بگو که اسمش مقسه 3- وقتی رو پیشونی مهمونت
مگس نشست، با اسپری حشرهکش بکشش!
126-1- چه کسی میداند که تو در پیلۀ تنهایی خود تنهایی؟ چه
کسی میداند که تو اکنون پی یک روزنه در فردایی؟ پیلهات را بگشای! تو به اندازۀ پروانه
شدن خلق شدی. از برای پرواز، کی برون خواهی رفت؟ پیلهات را بگشای!
126-2- چه کسی میداند که تو در پیلۀ تنهایی
خود تنهایی؟ چه کسی میداند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟ پیلهات را بگشا؛ تو
به اندازۀ یک پروانه زیبایی!
127-1- چهار تا مورچه میرن حموم، ولی فقط دو تاشون برمیگردن.
اگه گفتی بقیه چی شدن؟ . . . چسبیدن به صابون!
127-2- يه دستۀ پونزده نفري مورچه رفته
بودند حموم و چون آرزو داشتند آدم حساب بشن، تصميم گرفتند مثل آدمها صابون به
تنشون بزنن، ولي هيچكدومشون از حموم بيرون نيومدند! ميدوني چرا؟! . . . چون
چسبيده بودند به صابون!
128- حالا كه [حج] رفتي، يادت باشد هر
بار كه به زيارت گل محمدي [فاطمه] رفتي، به نيابت همة پروانهها فانوس روشن كن.
129- خبر مسلمان شدن شاهزاده ویلیام و پرنسس
کیت: بعد از اهدای گوسفند پیشکش، توسط سفیر کشورمان، در جشن عروسی شاهزاده ویلیام و
کیت، آن دو کبوتر عاشق، که هیجانزده و ذوقمرگ شده و در پوست خود نمیگنجیدند، به سمت
رسول موحدیان- سفیر کشورمان- رفتند و بعد از ادای احترام و تشکر بابت هدیۀ نفیس جمهوری
اسلامی ایران به خانوادۀ سلطنتی، سؤالاتی در مورد تاریخ ایران زمین و اسلام، فلسفۀ
گوسفند در اسلام و کلاً سنت قربانی کردن پرسیدند که در جواب سفیر کشورمان داستان حضرت
ابراهیم و پسرش اسی و نقش انقلابی گوسفند در اوایل اسلام را برای ایشان شرح و به خواص
کلهپاچۀ ناب محمدی نیز اشاره کردند. شاهزاده جاسم (ویلیام قدیم) و پرنسس زهرا (کیت)
بعد از شنیدن سخنان سفیر ایران دگرگون شده و مسلمان شدند. شاهزاده جاسم و پرنسس زهرا
برای ماهعسل عازم مکۀ مکرمه و مدینۀ منوره شدند و گفته میشود شاهزاده حاج جاسم و
حاجیه خانوم پرنسس زهرا بعد از سفر حج، برای قرار ملاقاتی با رهبر مسلمانان جهان و
حومه، حضرت آیتالله خامنهای، و تجدید میثاق و بیعت با آن حضرت راهی تهران خواهند
شد.
130- ختم 300000 لعن بر یزید: 10 بار بگو
«مادر یزید نون میپزید/ زنبور اومد، کونشو گزید!» این پیام رو واسه 5 بیتربیت دیگه
بفرست. شک نکن. یکى شک کرد، زنبور کونشو گزید!
131- خدایا چی دیدی تو سوسک که بهش بال دادی؟
نه واقعاً واسم سؤاله. چی بود که در من ندیدی و در اون دیدی؟؟!
132- خدایا مرا محروم کن از داشتنهای خطرناک!
حتی اگر اشک بریزم! التماس کنم! مرا محروم کن از عسلهای مسموم! از مارهای خوش خط و
خال و لذتهای اندوهبار ای مهربانتر از من نسبت به من!
133- خدایا میشه بری روی یه گونه دیگه از
موجودات مثلاً پرنده، چرنده، کخ، گیاه، قارچ یا هرچی دلت خواست، تمرکز کنی؟ غلط کردیم
آدم شدیم!
134- خرسها با یک ظرف عسل رام میشن؛ اسب
با چند حبه قند؛ طوطی با تخمه؛ سگ با استخوان. راستی تو هنوز موز دوست داری؟
135- خواب دیدم که من و تو رفتیم جهنم. تو
رو انداختن توی وان عسل؛ منو توی وان اَن. تو به من خندیدی. یک دفعه ندا آمد: «وقت
تمومه. همدیگه رو بلیسید» [لطیفهای با
مضمون مشابه را از اینجا بخوانید]
136- خورشید بی عسل نگاهت هر صبح از طلوعش
پشیمان خواهد شد!
137- خوشبختی مثل یک پروانه است. وقتی دنبالش
میدوی، پرواز میکند؛ اما وقتی میایستی، میآید و روی سرت مینشیند! پس برایت آرزوی
یک دنیا پروانه دارم.
138- خیلی جالبه: از سوسک میترسیم، ولی از
له کردن شخصیت دیگران مثل سوسک نمیترسیم! از عنکبوت میترسیم، از اینکه تمام زندگیمون
تار عنکبوت ببنده نمیترسیم! از شکستن لیوان میترسیم، از شکستن دل آدما نمیترسیم!
از اینکه بهمون خیانت کنند میترسیم، از خیانت به دیگران نمیترسیم!
139-1- خیلی دوست دارم با تو برم ماهیگیری. آخه هیچكس به اندازۀ
تو كرم نداره!
139-2- میدونی چرا دوست دارم باهات برم ماهیگیری؟ . . . چون
هیچکس مثل تو کرم نداره!
139-3- با بعضى از آدمها باید فقط رفت ماهیگیری
. . . از بس کرم دارن اینها!
140- بعضیها هم اونقدر کرم دارن که توی راه
برات مشکل به وجود میارن و نمیذارن برسی لب آب! [پاسخ به پیامک پیشین]
141-1- داشتم فکر میکردم تو این دوره زمونه که اصلاً حس هیچی
نیس، واقعاً چه حوصلهای دارن این پشهها تا طبقۀ چهارم میان واسه دو قطره خون! آخه
یکی نیس به اینا بگه احمقا همون همکف عین همین خون هست!
141-2- واقعاً چه حوصلهای داره این پشه!
تا طبقۀ ده میاد واسه دو قطره خون! آخه اسکل! عین همین خون تو همکف هم هست!
142- دانشمندان معنای آواز جیرجیرکها را
کشف کردند . . . آسوده بخوابید! شهر در امن و امان است.
143- دختر موجودیست که وقتی تعجب میکند،
میگوید واااا و وقتی خوشحال است، میگوید بمیری الهییی. وقتی غمگین است آه میکشد؛
وقتی میترسد جیغ بنفششش میکشد؛ وقتی بدش میآید میگوید ویششش؛ وقتی خوشش میآید
میگوید ویییی. همۀ عناصر ذکور گیتی در عشق او واله و سرگردانند؛ تاریخ تولد و شمارۀ
کفش باجناق پسرعمۀ دخترخالۀ داماد همسایۀ پوریا پورسرخ را میداند و اصولاً از سوسک
نمیترسد ... چندشش میشود!
144- دخترا پنج دستهاند: 1. سوسك: كثيف و
چندشآور! 2. گاو: سر به زير، بيتفاوت! 3. سگ: وفادار، پاچهگير! 4. گربه: ملوس، حرف
گوش كن! 5. خر: كاري، زبون نفهم!
145- دخترا نازن؛ دخترا گلن؛ دخترا عسلن؛
دخترا مهربونن؛ دخترا با احساسن؛ دخترا خوشتیپن؛ دخترا باکلاسن؛ دخترا ملوسن؛ دخترا
زرنگن؛ دخترا فرشتن ... ولی پسرا چی؟ پسر موجودیست دروغگو و خالیبند که هیشکی حرفاشو
باور نداره! مثلاً شما اصلاً این حرفا رو باور کردین؟!
146-1- در تاریكی شبهایم، فقط صدای تو بود. در تاریكی شبهایم،
فقط دستهای تو بود كه صورتم را نوازش میكرد و دلیل بیدار ماندنم، تنها تو بودی ای
پشه!
146-2- شب تا به سحر به خاطر تو بیدار بودم
و صدایت را میشنیدم و دست تو نوازشم میکرد هو پشۀ حرامی!
147- در حضور خارها هم میشود یک یاس بود.
در هیاهوی مترسکها پر از احساس بود. میشود حتی برای دیدن پروانهها، شیشههای مات
یک متروکه را الماس بود. دست در دست پرنده، بال در بال نسیم، ساقههای هرز این بیشه
را داس بود. کاش میشد حرفی از کاش میشد هم نبود. هرچه بود، احساس بود و عشق بود و
یاس بود.
148- در رمانتیک بودن ما همین بس که هم شمع
داریم و هم پروانه! (امضاء: جمعی از اتوموبیلها)
149- در غروب صبح صادق ماه پنهان کرد روی/
شبنشینان فلک را بیقراری دادهاند/ آب شد شمع وجودش پشت دیوار بقیع/ هر که را پروانۀ
شبزندهداری دادهاند! [ویژۀ مرگروز ششمین پیشوای شیعیان]
150- دل را از پیلۀ قهرش بیرون خواهم کشید؛
واژهها را از خواب فراموشی بیدار خواهم کرد؛ دسته گلی از یاس و باران برایت خواهم
چید؛ نقش لبخند را بر چهرۀ زیبایت خواهم پاشید تا برایت پیام شادباشی بنویسم
151- دل من حالت پروانه دارد/ به آتش سوختن
پروا ندارد/ به دل چو مرغ پر شکسته/ به هر جا کو فتد پروا ندارد.
152- دلم را از تارهای چسبندۀ خاطراتت پاک
میکنم. عنکبوت یادت مدام در پی شکار آرامش از من است. یادم باشد، دلم خانۀ اشباح نیست!
153- دلها همه بهاران شد از شميم باران/
مه رخ نموده امشب در عيد روزهداران/ هركس كه در دعايش يادي كند ز ياران/ شيرينتر
از عسل باد كامش به روزگاران [ویژۀ جشن فطر]
154-1- دورم ز تو ای گلشن جانان؛ چه نویسم/ من مور ضعیفم؛ به
سلیمان چه نویسم/ ترسم که قلم شعله کشد؛ صفحه بسوزد/ با این دل غمگین به یاران چه نویسم؟
154-2- دوری ز برم ای گل ریحان؛ چه نویسم/
من مور ضعیفم؛ به سلیمان چه نویسم/ ترسم که قلم شعله کشد؛ صفحه بسوزد/ با این دل پر
درد به یاران چه نویسم؟
155- دوست دارم امشب بپرم روت تا صبح همه
جاتو بخورم . . . ارادتمند شما پشه!
156- دوست دارم بخورمت. نه به خاطر اینكه
عسلی؛ به خاطر اینكه توی زندگی یك گ.ه.ی خورده باشم!
157- دوست دارم بي كلك، كوچولوي مارمولك!
دوست دارم يه خورده، قد يه سوسك مرده!
158- دوست دارم خاک شوم تا ببوسم پای تو/
دوست دارم زنده باشم تا بمیرم جای تو/ دوست دارم تو گلم باشی و من پروانهات/ آنقدر
دورت بگردم تا شوم دیوانهات!
159- دوستیت زلال؛ مرامت عسل؛ ظاهرت طلا؛
باطنت برف؛ وجودت نعمت و داشتنت برایم غنیمت است.
160- دوشت دالم یه خولده/ قد یه سوکس ملده/
شلت کلاه گذاشتم/ سوکسه هنوز نملده!
161- دیدی وقتی گل سرخ میخاد برای پروانه
جا باز کنه، دیوار قلبش ترک میخوره؟ یه وقتایی اونجوری دوستت دارم!
162- دیروز یک موبایل پیدا کردم. خواستم صاحبشو
پیدا کنم، رفتم تو لیست مخاطبینش که هفت تا بیشتر نبودن: 1- نفسم 2- عمرم 3- عشقم
4- زندگیم 5- گلم 6- عسلم 7- زنم. ... حالا موندم به کدومشون گوشى رو بدم که دعوا ﻧﺸﻪ!
163- دیشب یه پشه رو گوشۀ اتاق خفت کردم.
اومدم بزنم، نتونستم؛ آخه خون من تو رگهاش جریان داشت. گفت: «بابا !!!» نشستیم دوتایی
تا صبح گریه کردیم گوشۀ اتاق! چه شبی بود ... به من گفت بابا ... بابا برات بمیره!
164- ﺭﻭ ﻣﺎﻧﯿﺘﻮﺭﻡ ﻣﮕﺲ ﻧﺸﺴﺘﻪ، ﻣﯿﺨﺍﻡ ﺑﺎ ﻣﻮﺱ
ﺑﮕﯿﺮﻡ ﺑﻨﺪﺍﺯﻣﺶ ﺗﻮ سطل زباله! ﺳﻄﺢ ﺗﻮﻫﻢ ﺭﻭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻦ ﻓﻘﻂ!
165- روزگار برا ما ایرانیها وفایی نداشت:
گوجه کاشتیم، سرما نذاشت؛ خیار کاشتیم، بازار نداشت؛ بز داشتیم، گرگ نذاشت؛ زنبور داشتیم،
عسل نداشت؛ یارانه بود، گرونی نذاشت؛ همگی ضرر بود و طلبکار دست بر نداشت! لعنت به
این شانس! یادتونه خواستيم مساوی کنیم، مسی نذاشت؟ [اشاره به بازی فوتبال ایران و آرژانتین در سال 2014]
166- روزی به این نتیجه میرسیم: «به جای
کشتن مگسها، باید سعی کنیم بهشون آموزش بدیم که فرق ما انسانها و گ.ه رو بفهمند!»
167- زنبور باش که دور گل میچرخد؛ نه مثل
بعضیها که عین مگسند و روی زخمها مینشینند و آلودگیها.
168- زنبور هم نمیتونه تو ۱۰ دقیقه ۳ تا
گُل بخوره؛ ولی لنگِ پوللیس [تیم فوتبال پرسپولیس] میتونه تو ۸ دقیقه بخوره!
169-1- زندگی شهد گل است که زنبور زمانه میمکدش. آنچه باقی
میماند، خاطرههاست.
169-2- زندگی شهد گلی است که زنبور از آن
میخورد و فقط عسل خاطرات است که باقی میماند.
170- سالروز میلاد يگانه منجي عالم حشرات
ك.و.ن كلان سينهجنبان، جنيفر لوپز، را به برادران چشمچران تبريك عرض ميكنيم.
171- ستاد مبارزه با بدحجابی اعلام کرد نگهداری
همزمان عسل و میرزاقاسمی در یخچال ممنوع است؛ مگر اینکه در یخچال باز باشد!
172- سرسبزترین خیار تقدیم تو باد/ آواز شغال
تقدیم تو باد/ گویند لحظهایست آمدن سوسك/ آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد!
173- سرمشق عاشقانههای من شده است آن نگاه
طعم عسل تو و من خودم را، دلم را و همۀ هستیام را گم کردهام در این نگاه. . . . چه
گمگشتگی شیرینی!
174- سه تا مورچه داشتند پشت سر هم راه ميرفتند.
از اولي ميپرسند: «چند تا مورچه پشت سرت هستند؟» ميگه: «دو تا» از دومي هم همین سؤال
رو ميپرسند. ميگه: «يكي» وقتی از سومي هم ميپرسند: «چند تا مورچه پشت سرت هستند؟»
ميگه: «دو تا» حالا بگو ببينم چطوري اين اتفاق افتاده؟ . . . مورچۀ سومی دروغ گفته!
175- شادى، پروانهاى است كه هرچه تقلا كنى
نميتوانى آن را شكار كنى. بايد آرام باشى تا روى شانهات بنشيند. شانههايت پر از
پروانه باد!
176- شب یلداست. دلم در خواب پروانه شدن بود
ولی افسوس، دلم در اوج رفتن رو به شمعی سوخت و من نالان، کنار سفرهای از عشق خالی،
شبی مأیوس و سرگردان دارم امشب!
177- شب یلدا کنار یار بودی/ به او دلبسته
و بیمار [= بیدار] بودی/ شپشهایش گرفتی از سر شب/ تو ای نادان مگر بیکار بودی؟ [ویژۀ شب یلدا]
178- شش شباهت پسرها به سوسک: 1- سیاه هستند،
2- کثیف هستند، 3- موذی هستند، 4- ترسو هستند، 5- توی کوچه و خیابون ول هستند و 6– از سر و کول دخترها بالا میروند!
180- شعر نو: ميازار موري که دانهکش است/
که جان دارد و جانم به قربانت/ ولي حالا چرا عاقل کند کاري که باز آيد به کنعان، غم
مخور/ کلبۀ احزان شود روزی/ ز سر سنگ عقابی به هوا/ خواستن توانستن است!
181- شمع اگر سوخت و به پروانه وفادار نبود/
من برآنم که بسوزم به کنارت ای دوست!
182- شمع جمع شاپرکهایی رضا/ ای کلید سادۀ
مشکلگشا/ آن گل زیبا، گل خوشبو تویی/ ای رضا جان ضامن آهو تویی/ با نگاهت چون کبوتر
کن مرا/ تا بگیرم اوج خوشحال و رها! [ویژۀ زادروز امام
رضا]
183- شمع دانی که دم مرگ به پروانه چه گفت؟/
گفت ای عاشق بیچاره فراموش شوی!/ سوخت پروانه ولی خوب جوابش را داد/ گفت طولی نکشد
تو نیز خاموش شوی!
184- شمع فيضش همه شعله است/ به پروانه بگویيد
که پروا نکند [پر خود وا نکند]/ عاشق آن است که یا دیده به گل وانکند/ یا به غیر از
گل روی تو تماشا نکند.
185- شمع و پروانه و بلبل همه جمعند؛ بیرحم
بیا رحم به تنهایی من کن!
186- شنیدم آدم مهمی شدی . . . وقتی که میری
دستشویی، مگسها به احترامت بلند میشن!
187- شهر آیینهدار میشود با یک گل/ پروانه
تباه میشود با یک گل/ گفتند نمیشود، ولی میبینید/ یک روز بهار میشود با یک گل!
188-1- شیرینتر از عسل تویی/ نگین بیبدل تویی/ بین تموم آدما/
غزال بیغزل تویی!
188-2- غزال خوشغزل تویی؛ شیرینتر از عسل
تویی؛ بین تمام آدما، نگین بیبدل تویی!
189- شیرینتر از عسل هم میتوان آفرید، اما
به شرط آنکه من آن زنبور سرباز دلباخته باشم . . . و تو آن تنها گلی که نصیب من شده
است!
190- شیرینی، عسلی چون شکر/ همه دوستت دارن
و ما بیشتر.
191- شیطونه میگه برم ایدز بگیرم دهن این
پشهها رو سرویس کنم!
192- عجب روزگاری داریم! اگر کسی جدى، موقر
و آرام باشد، مىگوييم: «اين ديگه كيه؟ با ده من عسل هم نميشه قورتش داد!» و اگر بذلهگو
و پرحرف باشد، میگوییم: «توی آبنمک خوابوندنش! یا انگار کلۀ گنجشک خورده!»
193- عجب روزگاری داریم!
اگر كسى لاغر باشد، به او مىگوييم: «نى قليان، عضو باشگاه عنكبوت!» و اگر چاق باشد،
مىگوييم: «گامبو، خيكى!»
194- عجب روزگاری داریم! توی روسیه، هنرمند
مورچهها رو میکشه و با عکاسی از اونها معروف میشه. اونوقت توی ایران، فردوسی میگه
میازار موری که دانهکش است و بازم معروف میشه!
195-1- عجب روزگاری داریم! سوسک از موش میترسه، موش از گربه،
گربه از سگ، سگ از مرد، مرد از زن، زن از سوسک!
195-2- چرخش روزگار
رو میبینید؟ زنها از سوسک ميترسن. سوسکا از موش. موشها از گربه. گربهها از سگ.
سگا از مردها. مردها هم از زنها !
196- عجب روزگاری داریم! لعنت به این آمریکاییها
و اروپاییها که همیشه از قرآن دزدی میکنند. دستور ساخت آینههای تلسکوپ در سورۀ زنان
(النسا) هست؛ دستور ساخت دوربین لیزری در سورۀ گاو (البقره) هست؛ دستور ساخت تراشۀ
کامپیتری در سورۀ مورچه (النمل) هست و دستور ساخت موتور پرتاب موشک رو هم از سورۀ پیل
( الفیل) گرفتند. مطمئن باشید اگر موجودات فضایی هم پیدا کنند، بر طبق نص صریح قرآن
کریم در سورۀ مبارکۀ غنایم جنگی (الانفال) همه را از دم لیزر گذرانیده، مال و اموالشان
را به زمین برمیگردانند و طبق سورۀ سفرۀ باز (المائده) همۀ اموال را بین زمینیان به
طور مساوی پخش خواهند نمود!
197- عجب ملتی هستیم! عاشق شعار و تو خالی!
میازار موری که دانهکش است/ که جان دارد و جان شیرین خوش است. حیوان که هیچ،
۱۵۰۰۰ نفر از ۱۲ شب تا ۵ صبح منتظر میمونیم برای تماشای اعدام جوان ۱۷ ساله!
198- عروسک قشنگ من قرمز پوشیده/ تو رختخواب
مخمل آبی خوابیده/ عروسک من چشماتو واکن/ اساماستو نگاه کن/ عروسکم اوسگل شدی برو
لالا کن!
199- عزيز دلم بوسم ميدي؟ بوسم ميدي؟؟ بوسم
ميدي؟؟؟ بابا بوسم ميدي؟؟؟؟ خيلي بوسم ميدي؟؟؟؟؟ سمپاشي كردي؟!
200- عسل، جیگر، هلو، شیرینی، طلا، نقره،
روی، آهن قراضه، شیرآلات، سماور سوخته خریداریم!
201- عسل، شیرینی، آبنبات، هلو . . . اگه
با هم بخوری، دل درد میگیری!
202- عسلم، گلم، نازم، عمرم، جونم، قشنگم،
نفسم، عشقم، قربونت بشم، دورت بگردم. اينا رو تمرين کن تا وقتی منو ديدي، بهم بگی!
203- عشق را با تو تجربه کردم، امید به زندگی
را از تو آموختم، محبت را در قلب تو یافتم، ای شاپرک شبهای تنهاییام با هر تپش قلبم
میگویم دوستت دارم!
204-1- عشق مثل شاپرک میمونه. اگه ولش کنی، میره. اگه محکم
بگیریش، میمیره!
204-2- با دستت يه پروانه ميگيري و ميخاي
ببيني زندهست. دستتو باز ميكني، فرار ميكنه؛ محكم ميگيري، ميميره! دوست داشتنم
يه چيزی مثل گرفتن يه پروانهست!
205- عشق یک سم شیرین است. بدون نسخۀ کسی
که دوستش داری، مصرفش نکن؛ از دسترس بچهها دورش نگه دار و در محل تاریک از آن خوب
مواظبت کن!
206- علم ثابت کرده که در همۀ مادران دنیا
یک کرم نهفته وجود دارد که به محض دیدن دفترچۀ خاطرات بچههاشون، اون کرم بیدار میشه
و اونا رو به خوندن خاطرات خصوصی فرزند ترغیب میکنه!
207- فاطمیه آمد و آن مونس و همدم کجاست/
شمع میپرسد ز پروانه گل نرگس کجاست/ در عزای مادرت یا ابن الحسن یک دم بیا/ تا نپرسد
این جماعت بانی مجلس کجاست [ویژۀ دهۀ فاطمیه]
208- فرا رسیدن فصل گرما و بازگشت شکوهمندانۀ
پشهها رو تبریک میگم . . . ماشالله تو این چند ماه چقدم بزرگ شدن!
209- فرق مگس با ببر اینه که . . . این مگسه
اون یکی ببر!
210-1- فرق مگس با پلنگ چيه؟ ... اولي اگه بريني، مياد. دومي
اگه بياد، ميريني!
210-2- فرق مگس با پلنگ چی است؟ ... اگر چتلی
یا چتلخوری کنی، مگس میآید د جانت؛ ولی اگر پلنگ به جانت بیاید، خوده چتل میکنی!
211- قانون پایستگی سوسکها:. سوسکها را
هر چقدر له کنید، نمیمیرند؛ بلکه از شکلی به شکل دیگر تبدیل میشوند!
212- قدیما یه کیلو سبزی میگرفتی پاک کنی،
دو تا کفشدوزک از توش میومد بیرون و کلی سرگرم میشدیم؛ اما حالا چی؟ نه سرگرمیای!
نه دلخوشیای! هیچی!
213- قدیمترها لحن مردها: «گستاخی مکن زن!
طعام را بیاور» اما اکنون: «عسلم امشب ظرفا نوبت منه یا تو؟» روحانی خانوما مچکرن!
[ویژۀ پیروزی حسن روحانی در یازدهمین دورۀ
انتخابات ریاستجمهوری ایران]
214- قسم به عشق پروانه که وجودش را در راه
عشق میسوزاند و قسم به شمعی که مرگ معشوقش را میبیند و نالهاش برنمیخیرد، دوستت
دارم.
215- قشنگترین لحظههایم را با سختترین
دقایقت عوض میکنم تا بدانی عاشقترین پروانهات بودم و مجنونترین دیوانهات هستم.
216- کاش قلبها وسعت میگرفت/ شمع با پروانه
الفت میگرفت/ کاش توی جادۀ زندگی/ خنده هم از گریه سبقت میگرفت!
217- كاش گاهي زندگي فرصت دهد/ تا كه از پروانهها
يادي كنيم/ ما همه روزي از اينجا ميرويم/ كاش اين پرواز را باور كنيم!
218-1- کاش میشد هر شب از خودمون یک سیسی خون بگیریم، بریزیم
تو یه نعلبکی بذاریم کنار تخت که این پشهها بشینن عین بچۀ آدم (منظورم بچۀ پشه است)
بخورن و دست از سر ما بردارن. سرویسمون کردن نکبتا ! والا !
218-2- کاش میشد هر شب از خودمون یک سیسی
خون بگیریم و بریزیم تو یه نعلبکی بذاریم کنار تخت تا این پشهها بشینن عین بچه آدم
بخورن و دست از سر ما بردارن!
219- كاش وقتى آسمان بارانى است، چشم را با
اشك باران تر كنيم/ كاش زندگى فرصت دهد، گاهى از پروانهها يادى كنيم/ كاش وقتى كه
تنها ميشويم، لحظهاى ياد يكديگركنيم!
220- کندوی باغ هستی بی تو عسل ندارد؛ بی
تو کتاب عشقم ضربالمثل ندارد.
221- کور میشی بدبخت!!! ... بیا اینجا بشین
با هم نیگا کنیم . . . خطاب به پشۀ روی مانیتور!
222- کی چه گلی دوست داره؟ نجار: میخک، دزد:
شببو، قصاب: گل گاوزبون، پارچهفروش: اتلسی، دندونپزشک: مینا و . . . من تو رو دوست دارم.
223- گاه یک سنجاقک به تو دل میبندد و تو
هر روز سحر مینشینی لب حوض، تا بیاید از راه، از خم پیچک نیلوفرها، روی موهای سرت
بنشیند، یا که از قطرۀ آب کف دستت بخورد، گاه یک سنجاقک همۀ معنی یک زندگی است!
224- گاهی برای پروانه شدن، ناچارم مدتی در
پیله بمانم.
225- گفتگوی دو دختر پای تلفن: «سلام عشقم،
قربونت برم. چطوری عسل؟ ... فدات شم ... گنجشک کوچولوی خودمی ... باشه منتظرم ... میبینمت
خوشگلم ... میبوسمت ... بوس بوس بوس.» گفتگوی دو پسر پای تلفن: «بنال ... بوزینه مگه
نگفتی ساعت چهار میای؟ ... د گمشو راه بیفت دیگه ... گ... ر... (بقیۀ کلمات سانسور
شد)»
226- گلم، نازم، عسلم، جیگرم، شیرینم، ملوسم،
بانمکم . . . تازه باحال هم هستم!
227- گوشهای از جلسۀ توجيهي فرشتگان با ایرانیها
پیش از ورود به بهشت: پرندگان را به قصد كباب شكار نكنيد؛ شاخهها را نشكنيد؛ ميوهها
را يكروزه نخوريد/ به زور وارد كشتي نوح نشويد؛ مخصوص حيوانات است/ در جوی عسل ادرار
نکنید/ در این مکان همه یکسانند؛ برای انجام امور خود به فرشتگان پيشنهاد رشوه نکنید!
228-1- لبخند زدی و آسمان آبی شد/ شبهای تیره قشنگ و
مهتابی شد/ پروانهای پس از تولد زیبایت/ تا آخر عمر غرق بیتابی شد. سالروز تولد
خوشبوترین گل دنیا مبارک.
228-2- لبخند زدی و آسمان آبی شد/ شبهای
قشنگِ «مهر»، مهتابی شد/ پروانه پس از تولد زیبایت/ تا آخر عمر غرق بیتابی شد [ویژۀ زادگان مهر ماه و تولد سید محمد خاتمی- رئیسجمهور
پیشین ایران]
229- ما ز هر صاحبدلی یک رشته فن آموختیم/
عشق از لیلی و صبر از کوهکن آموختیم/ گریه از مرغ سحر، خودسوزی ازپروانهها/ صد سرا
ویرانه شد تا دوستی آموختیم
230- مثل آواز جیرجیرک، زیبایی پروانه، همت
مورچه و سماجت کنه دوستت دارم! [عاشقانهای از کخشناس]
231- مثل پروانه بمیر؛ دردناك اما با عشق.
مثل خر عرعر كن؛ بلند اما شمرده و خوانا !
232- مثل شقایق زندگی کن؛ کوتاه ولی زیبا.
مثل پرستو کوچ کن؛ فصلی ولی هدفمند. مثل پروانه بمیر؛ دردناک ولی عاشق!
233- مدل جدید ضربالمثلها با توجه به فرمایشات
جناب آقای احمدینژاد مبنی بر ربوده شدن ممه به وسیلۀ لولو: 1- طرف ممه رو تو هوا نعل
میکنه [دربارۀ پشه] 2- ای لولو عرصۀ پستون نه جولانگه توست! [دربارۀ مگس]
234- مرا ببخش اگر به تو پیله کردهام
... قدری طاقت بیاور ... به زودی تبدیل به پروانه میشوم و برای همیشه میروم!
235- ﻣﺮﺍﺣﻞ ﺧﻮﺍﺑﻮﻧﺪﻥ ﺑﭽﻪ: ﺑﺨﻮﺍﺏ ﺟﻮﺟﻪ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ؛
ﺑﺨﻮﺍﺏ ﮔﻠﻢ؛ ﺑﺨﻮﺍﺏ ﻧﻔﺴﻢ؛ ﻋﺴﻠﮑﻢ ﺑﺨﻮﺍﺏ؛ ﺑﺨﻮﺍﺏ ﺩﯾﮕﻪ؛ ﺫﻟﯿﻞ ﺷﯽ ﺑﺨﻮﺍﺏ؛ ﮐﺮهخر ﺑﺨﻮﺍﺏ؛ ﮐﺸﺘﯽ
ﻣﻨﻮ ﺑﺘﻤﺮﮒ؛ ﮔﻪ ﺧﻮﺭﺩ ﻫﺮﮐﯽ ﺩﻟﺶ ﺑﭽﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ؛ ﺧﺪﺍ ﻣﻨﻮ ﺑﮑﺸﻪ؛ ﺑﺨﻮﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺏ!
236- مسیج دختر: سلام عزیزم. پسر: سلام عشقم
… (sending failed) دختر: عزیییزم؟ پسر: بله بله! من اینجام،
اس قبلیم نرسید؟ (sending failed) دختر: عزیزم؟ میخوای منو بپیچونی؟؟
پسر: نه عسلم! من که دارم جوابتو میدم! (sending failed) دختر: باشه، این رابطه
تمومه! دیگه زنگ نزن! پسر: لعنتی! برو به جهنم! (message send!!!)
237- معنای چند تا از اسمهای دخترونه:
1- ستاره: شب میاد بیرون و به همه چشمک میزنه 2- سحر: دم صبح میاد و معلوم نیست شب
پیش کجا بوده 3- سایه: همیشه زیر پاته و خیابون و خونه واسش فرقی نداره 4- هدیه: به
همه میده و اگه نگیریش، از دستت رفته 5- راضیه: نیازی به توضیح نداره 6- آرزو: همه
میکنن 7- سیما: تا لخت نباشه کاری بهت نداره 8- مینا: باید باهاش ور بری تا خنثی بشه
9- عسل: همه میخوان بخورنش 10- بهار: تا میاد همه مست میشن 11- باران: تا میاد همه
خیس میشن 12- مژده: هر جا نگاه کنی، میبینی افتتاحش کردن 13- ندا: تا میده باید بگیریش
14- دریا: تا ازش چیزی میخوای، صداشو بلند میکنه!
238- معیارهای تشخیص نامهای دختران: 1- خوردنی
باشد مثل عسل 2- ساعات مختلف روز مثل پگاه، سپيده، سحر 3- اسم انواع جانداران مثل پرستو،
درنا، پروانه، غزال، پونه 4- اسم مكان مثل صحرا، دريا، خاور، ايران 5- خيس مثل شبنم،
دريا، ساحل، باران و كلاً هر اسمی تو این مایهها باشد اسم دختر، و در غیر این صورت،
اسم پسر میباشد!
239- مغام مخرم رهخری بعد از زدن یک بست تریاک
کرزای و نوشیدن چای پررنک، مکسی را که روی نبات زعفرانی نشسته بود کشتند و گفتند:
«بنویشید در روژنامها ما شرنکون کردیییییم یک فروفند هواپیمای شطتانه بژورک را» و زدند
بستی دیکر. [دربارۀ سرنگونی هواپیمای بدون سرنشین و جاسوسی
آمریکا توسط نیروهای ایرانی در آذر 1390]
240- مقدمۀ جدید گلستان سعدی: منت خدای را
عزوجل که زن را قند و عسل قرار داد؛ همو که ازدواجش موجب محنت است و به طلاق اندرش
مزید رحمت. هر لنگه کفشی که بر سر ما میخورد، مضر حیات است و چون مکرر فرود آید موجب
ممات. پس در هر لنگه کفش دو ضربت موجود است و بر هر ضربتی آخی واجب. مرد همان به که
به وقت نزاع/ عذر به درگاه نساء آورد/ ورنه زنش از اثر لنگه کفش/ حال دلش خوب به جا
آورد!
241- مگه میشه نباشی تو حریر خاطرم/ مگه
میشه نگذری از کنار پنجرهم/ مگه میشه بی هوات لحظهای نفس کشید/ مگه میشه بی چشات
رنگ خوشبختی رو دید؟
242- من آسمان را به پاس خورشید، ابر را برای
بخشندگی، باغ را به حرمت گل، پروانه را به واسطۀ بالهای قشنگ و تو را به خاطر قلب
مهربان و احساسات عاشقانهات دوست دارم!
243- من، پينوکيو، ملوان زبل، سيندرلا، زيزيگولو،
نمو، پت و مت، مرد عنکبوتي، شرک، سندباد، آليس، آن شرلي، ميکي موس، کوزت، آنجوليا جولي،
آل پاچينو، جنيفر لوپز، تام کروز، برادپيت، آميتا باچان، مدونا، غضنفر و بقيۀ بروبچ
از اینکه شما رو سر کار گذاشتیم، معذرت میخواهیم!
244- من عاشق نان داغم ای دوست/ پروانۀ دشت
و باغم ای دوست/ گویند زن چراغ خانهست/ من کشتۀ چلچراغم ای دوست!
245- من که در پیلۀ خویش شوق پروانگی از یادم
رفت، لااقل موقع رفتن بسپار ابر جای تو ببارد به سرم، ماه جای تو بتابد به شبم و سرانگشت
بزند گاهگاهی به دلم، شاید این تلخی ایام غمانگیزم را باز با یاد تو از یاد ببرم.
246- من مورچهاي را مسخره ميکردم که دو
هفته عاشق يک تفالۀ چايي بود . . . خودم را فراموش کردم که زماني عاشق آشغالي بودم
که فکر ميکردم آدم است!
247- من موندم این صدای پشهها واقعاً صدای
بال زدنشونه یا گوهبازیشونه دارن با دهنشون صدای هلیکوپتر در میارن!
248- من نمیدونم چرا دخترا از سوسک میترسن؟
... ولی صبح که قیافۀ خودشون رو توی آینه میبینن، نمیترسن؟!
249- مهربانی و صداقت تو، درست همانند ظرافت
گلبرگهای یک گل نوشکفته است که برای یک پروانۀ خسته، بهترین جای رسیدن به آرامش است.
250- مهربانیات آنقدر زیباست که سنجاقکی
بدون ترس، کف دستت آب خواهد خورد. شبها آمدند و روزها سپری شدند، اما تو همان خوب
دیروزی!
251- ميازار اس اس كه كيسهكش است/ كه دل
دارد و بر همينش خوشست [تقلیدی از میازار موری ... و ویژۀ هواداران تیم فوتبال پیروزی در برابر بازی با تیم
استقلال]
252- میازار موری که دانهکش است . . . مگه
آزار داری؟
253- میخواستم دسته گلی برات بفرستم، اما
با خودم گفتم تا به دستت برسه، پژمرده میشه. بنابراین، حرف س رو از گل سوسن، حرف ل
رو از گل لاله، حرف ا رو از گل اتلسی و حرف م رو از گل مریم به عنوان دستهگلی با نام
سلام تقدیمت میکنم. دسته گلم را پذیرا باش.
254- میدانی که حریصترین جانور چیست؟ مگس.
و قانعترین کدام است؟ عنکبوت. جالب است بدانی که حریصترین موجود همیشه خوراک قانعترین
جانور میگردد!
255- میدونستی اگه پشه میتونست با مگس جفتگیری
کنه، همۀ ما بدبخت میشدیم! بچشون دهن همۀ ما رو سرویس میکرد! فکر کن یه پشه که هیکلش
مثل مگسه! سرعتشم مثل مگسه! خدایا توبه!! تو به ما رحم کردی؛ حتي در آفریدن پشه!
256- میدونستی بخش مهمی از جذابیت دخترا
به ترسو بودنشونه! آخه دختری که سوسک بکشه که دیگه به درد زندگی نمیخوره!
257- میدونی از مهمترین مزیتهای زندگی
در کانون گرم خانواده نسبت به زندگی مجردی تقسیم پشهها بین اعضای خانواده است!
258- میدونی اگه سارا، نازنين، عسل و رويا
با هم بيرون برن، همديگه رو سارا، نازنين، عسل و رويا صدا خواهند زند. ولی اگه بابك،
سامان، آرش و مهرداد با هم بيرون برن، همديگه رو گودزيلا، بادام زميني، تانكر و لاكپشت
صدا خواهند زد!
259- میدونی اگه ساس احمدینژاد رو نیش بزنه،
میشه ساسی مانکن!
260- میدونی اولین دورۀ المپیک قلیدونآبادیها،
موسوم به قلمپیک با رشتههای زیر آغاز شد: شنای با مانع، کشتی پروانه، شیرجه روی چمن،
اسبسواری با سگ و پرش روی نیزه!
261- میدونی اونا دختراى قديم بودن كه از
سوسك ميترسيدن. الان همچين سوسكت ميكنن كه خودتم نميفهمى!
262- میدونی بینمکترین آدم دنیا کیه؟ تویی
. . . آخه عسل که نمک نداره!
263- میدونی پشه چند تا دندون داره؟ . .
. 43 تا . . . اگه شک داری، برو بشمار!
264- میدونی پشهای که شش طبقه میاد بالا،
حقشه که نیش بزنه! زحمت کشیده ... متوجهای؟!
265- میدونی پشهها قبل از اینکه لامپ اختراع
بشه، کجا دور هم جمع میشدن؟ خب الانم برن همون جا دیگه! چرا ما رو اذیت میکنن؟
266- میدونی پشهها مثل خودمونن؛ فقط محبت
ندیدن! اصلاً هممون یه پشۀ درون داریم که آمادۀ مکیدن خون این و اونه!
268- میدونی چرا این پشههایی که نصفه شب
به ما تجاوز میکنن، سنگسار یا اعدام نمیشن؟!
269- میدونی چرا زنبورها گل میخورن؟ . .
. چون دروازهبان ندارن!
270- میدونی چرا عنکبوتهای بیوۀ سیاه ماده
پس از جفتگیری، جفت خود را میخورند؟ . . . به این خاطر که میخواهند قبل از شروع خرخر
جلوی آن را بگیرند!
271- میدونی چهار طرف اتاقم عنکبوت تار بسته
و منم ازشون به عنوان سیستم پدافندی علیه پشهها استفاده میکنم! یه همزیستی مسالمتآمیز
داریم با هم. حالا ازین جالبتر! مامانبزرگم هر وقت میاد تو اتاق، اشک تو چشاش جمع
میشه و میگه یاد سفر مکه (غار حرا) افتاد!!
272- میدونی در فرهنگ سینمای دانشآموزی
ما، روز دادن کارنامه یعنی حادثه در کندوان! و در فرهنگ سینمای دانشجويی ما، كتابخانۀ
دانشگاه یعنی خانۀ عنكبوتان!
273- میدونی در فرهنگ لغت حیف نون اینا پنهانی
یعنی قلمی که جای جوهر با عسل مینویسد!
274- میدونی در فرهنگ
لغت حیف نون اینا زنبوردار یعنی کسی که همسر بلوند دارد!
275- میدونی در فرهنگ
لغت حیف نون اینا مورچهخوار یعنی خواهر مورچه و فحشی است که موریانهها به هم میدهند!
276- میدونی دم صبح یه پشه در گوشم هی ویزویز
میکرد! پا شدم گرفتمش بهش روغن زدم؛ صداش کمتر شد. روونتر کار میکنه الان!
277- میدونی دیدن یه سوسک توی اتاق خواب
در واقع مسألۀ خاصی نیست ... مسألۀ خاص از اونجا شروع میشه که سوسکه ناپدید بشه!
278- میدونی شباهت تو با باغچه چیه؟ . .
. جفتتون کرم دارید!
279- میدونی شباهت تو با گل چیه؟ . . . هر
دو تون عشقین با این تفاوت که گل عشق زنبور عسله ولی تو عشق مگس!
280- میدونی عید رو که رد میکنیم، اول پشه
میاد! بعد مگس میاد! بعد از این مورچه بالدارها میاد! بعد سوسک میاد! بعد سوسک بالدار
میاد! بعد مارمولک میاد! میترسم همینجوری پیش بره، طرفای مرداد اژدها بیاد!
281- میدونی فرق تو با پروانه چیه؟ . . .
پروانه از قشنگیش اسیر میشه؛ ولی تو با قشنگیت اسیر میکنی!
282- میدونی فرهنگستان پیشنهاد داده که به
جای آخوندک بگوییم سید ملخ!
283- میدونی فقط یه ایرانی میتونه صبح پاشه
بره ورزش کنه تا لاغر شه؛ بعد موقع برگشتن، کلهپاچه و خامه و عسل برای صبحانه بخره!
284- میدونی فقط یه ایرانی میتونه وقتی
تو ایرانه، همش دنبال جانی واکر و شراب فرانسوی و رستورانای مکزیکی و ایتالیایی باشه؛
بعد وقتی رفت خارج، دربدر بگرده دنبال دوغ آبعلی و شربت سکنجبین و رب یک و یک!
285- میدونی قبلنا پشهها فقط دست و گردن
میخوردن، ولی الان لب هم میخورن! ترسم از آیندهست ... ما هم که خواب!
286- میدونی قشنگترین هدیهای که یه مورچۀ
عاشق میتونه به همسرش بده، چیه؟ . . . یه قند خیس که یه نفر تازه بعد از چایی خوردن
تفش کرده.
287-1- میدونی که پشهها روزا کجا میرن؟
. . . رو دودول کانگوروها. چون دستشون کوتاهه و نمیتونن بزننشون. حالا فهمیدی چرا
کانگوروها اینقدر بالا پایین میپرن؟
287-2- میدونی پشهها روزها کجا میرن؟ میشینن
تو کیسۀ کانگوروها. چون دستشون کوتاهه و نمیتونن اونا رو بزنن. حالا فهمیدی چرا کانگوروها
اینقدر بالا و پایین میپرن؟
288- میدونی که میخام با مگس توی اتاقم دوست
بشم! شبا همیشه دورم میگرده! برام لالایی میخونه! منو هی میبوسه! همیشه هم از دانشگاه
که میام، منتظرمه! خیلی ماهه!
289- میدونی که میگن تو جهنم اگه با دمپایی
بزنی رو سر سوسک، سوسکه برمیگرده با لگد میزنه تو شیکمت!
290-1- میدونی مصرع میازار موری که دانهکش
است . . . نشون میده ما ایرانیها از قدیم الایام یک جورایی سادیسم داشتیم!
290-2- عبارت «میازار موری که دانهکش است»
نشان دهندۀ چیست؟ . . . نشان میدهد که ما ایرانیها از قدیم الایام مرض داشتیم!
291- میدونی یکی از سرگرمیهام توی دستشویی
اینه که مورچهها رو غرق میکنم، بعد طی یک عملیات نجات حساب شده، از غرق شدن نجاتشون
میدم! هرچند، شانس با بعضیهاشون یار نیست و در حین عملیات نجات، جان به جان آفرین
تسلیم میکنن! اما اونایی که زنده میمونن، با انگیزۀ بیشتری برمیگردن سر زندگیشون.
اینجوری بهشون انگیزۀ زندگی تزریق میکنم!
292- میدونی یکی از کرمهایی که علاقه دارم
بریزم اینه که واسه یه فیلم زیرنویس فارسی بدم بیرون؛ بعد اول فیلم بنویسم: «این یارو
رو میبینی؟ آخر فیلم میمیره!»
293-1- میشه پروانه بود و روی هر گلی نشست اما بهتره مهربون
بود و توی هر دلی نشست!
293-2- ميشه پروانه بود و روى هر گل نشست،
ولى بهتره مهربان بود و مثل تو، توى دل نشست!
294- میگن تو بهشت پشه نیست. خداییش این آپشنش
از هزار تا حوری و جوب عسل و لولهکشی شیر کاکائو و اینترنت بدون فیلتر هم بهتره!
295- میگن مورچۀ بالدار حاصل رابطۀ نامشروع
مورچه و پشهست امااااااا . . . اما خداوکیلی خرمگس هیچ جوره تو کتم نمیره! خـــــــــــر
با مگــــــس؟! خــــــــــــــاک بر سرشوووون
296- ناراحت نشو اگه کسی یه نفر دیگه رو به
تو ترجیح داد. چون تو نمیتونی یه میمون رو متقاعد کنی که عسل شیرینتر از موزه!
297- نازکتر از بلورم و نرمتر از حریر
. . . اگر هم قصد شکستن داری، سنگ بیانصافیست!
298- نسیم دانه را از دوش مورچه انداخت. مورچه
دانه را دوباره بر دوشش گذاشت و به خدا گفت: «گاهی یادم میرود که هستی. کاش بیشتر
نسیم میوزید!»
299- نوبت ما که میرسه ابریشم آتیش میگیره/
ستاره وارونه میشه فواره بازیش میگیره/ نوبت ما که میرسه تنهایی هم نوبتیه/ عاشق
شدن بیخودیه عاشقی بیحرمتیه!
300- نه دیگه برام اساماس بفرست، نه بهم
زنگ بزن، نه باهام حرف بزن. چون دکتر گفته قند دارم و نباید حتی به عسلایی مثل تو نزدیک
بشم!
301- نیا باران! زمین جای قشنگی نیست. من
از اهل زمینم. خوب میدانم که گل در عقد پروانه است، ولی زنبور را هم دوست میدارد!
302- نیش دوست از نیش عقرب بدتر است/ پس بزن
عقرب که دردش کمتر است!
303- و چه همایونفالند آنانی که پروانۀ شمع
مصطفی میشوند و در بعثت جان میبایند و با آیات قرآن آسمانی میشوند! [ویژۀ مبعث پیامبر اسلام]
304- واسه این دوستایی که به کاملیا میگن
کامی و به اسماعیل میگن اسی، به نازنين ميگن نازى، به فریدون میگن فری، به آزاده ميگن
آزى و به سیاوش میگن سیا و به یاسمن میگن یاسی و به ابراهیم میگن ابی و به پروانه میگن
پری و کلاً زورشون میاد یه اسمو کامل بگن، . . . آرزومندم که همسری پاکدامن به نام
کوثر نصیبشون بشه!
305- وحی به عنکبوت: «بجنب بابا اومدن! یالا
دیگه ... این همه پا دادم بهت!» عنکبوت: «ولی ... (حرفاش سانسور شد)»
306- وصیت عنکبوت به فرزندش: «فرزندم اگر
اراده کردی خانهای بنا کنی، اندر جیب معلم بنا کن؛ چرا که موطن مألوف است و مأمن موعود؛
زیرا که هرگز دستی اندر آن فرو نرفته و بیرون نیاید و از تخریب و زوال در امان است!»
[ویژۀ روز معلم]
307- وفای شمع را نازم که بعد از سوختن/ به
صد خاکستری در دامن پروانه میریزد/ نه چون انسان که بعد از رفتن همدم/ گل عشقش درون
دامن بیگانه میریزد.
308- ﻭﻗﺘﯽ ﺁﺩﻡ ﺍﺯ ﺧﺎﮎ ﺧﻠﻖ ﺷﺪﻩ . . . ﺣﻖ ﺑﺪﯾﻦ!
. . . ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﮐﺮﻡ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ!
309- وقتى به يه مگس بالهاى پروانه رو بدى،
نه قشنگ ميشه؛ نه ميتونه باهاش پرواز كنه. ميدونى دارم از چى حرف ميزنم؟ . . .
«اصالت» . . . بال و پر بیخود به کسی دادن اشتباهست!
310- وقتی پیلۀ تنهایی رو به دور خودت میبندی،
غصه نخور چون آخرش پروانه میشی!
311- وقتی تو را دیدم و بهت خیره شدم، تو
هم همینطور به من خیره بودی و من قلبم داشت تاپتاپ میزد؛ احساساتی در وجودم موج
میزد؛ ناگهان از اعماق وجودم فریاد كشیدم: سوسك!!
312- وقتی یه سیب گاز میزنی و یك كرم درسته
توش میبینی، ناراحت نشو . . . اون موقعی ناراحت شو كه یه سیب گاز بزنی و یه كرم نصفه
ببینی!
313-1- ویز ... ویییز ... ویییییز ... وییییییییییز ... ویییییز
... ویز ... تقتق. اون مگس ميخواست تو رو بيدار كنه! كشتمش [ویژۀ نیمهشب]
313-2- ویزززززززززززززز . . . ویززززززززززززز . . . ویززززززززززز
. . . بوووووووووم . . . نترس ... هیچی نبود ... سعی داشتم یک پشه رو بکشم!
314- هر جا زنبور دنبالت میکنه، نترس؛ چون
من بهش گفتم بره و بشینه رو بهترین گل دنیا که تو هستی.
315- هر رؤیا پروانهایست. وقتی یاد تو در
پیلۀ ذهنم میپیچد، از آسمان روحم پروانه میبارد!
316- هر لحظه زند نفوس بد، مادرزن/ باشد همه
نقش خود بلد، مادرزن/ یک بشکه عسل هم نَبُود کارگشا/ در مشکل حل یک عدد مادرزن!
317- هر موقع یه مگس بیخیال از کنارت رد
شد، بدون هنوز هیچ گ.ه.ی نیستی!
318- هر وقت لبخند ميزني، به ياد باز شدن
غنچههاي گل رز ميافتم؛ آخه دندونات شكل خارهاي گله و زبونتم كه مثل زنبور وسط گل
دائم نيش ميزنه!
319-1- هر وقت یه سوسک دیدی، فوراً با دمپایی رو سرش نکوب. بیتوجه
از کنارش رد شو. این کارت از صد تا زدن براش بدتره!
319-2- اندرز یه شوهر به زنش: «هر وقت یه
سوسک تو دستشویی دیدی، با دمپایی فوراً نکوب رو سرش ... بیتوجه از بغلش رد شو ...
این کار از صد تا فحش براش بدتره!»
320- هرجا بری، باهاتیم/ مثل علف زیر پاتیم/
مثل عسل رو لباتیم/ مثل یه اشک تو چشاتیم!
321- هزاران شمع آبی با هزاران شعلۀ قرمز
برای تو میافروزم و خود به جای پروانه میسوزم تا شاید باور کنی که صادقانه دوستت
دارم.
322- همه گفتن شمع باش، واسه پروانه بسوز.
ولی هر چه سوختم، پروانهای در کار نبود!
323- همیشه یادمان باشد که زندگی پیمودن راهی
برای رسیدن به خداست و گامهایمان باید طوری باشد که حتی دانهکشی در زیر پایمان له
نشود.
324- هیچ بوسهای جای زخم زبان را خوب نمیکند!
عسل، مرهم نیش زنبور نیست!
325- هیچ میدونستی Suspicious به لهجۀ
اصفهانی یعنی ساس از بقیۀ حشرات جلوتر است!
326- یاد تو چندیست که مهمانم شده/ خاطراتت
آفت جانم شده/ هرچه میگویم سخن از یاد توست/ در سکوت من فقط فریاد توست.
327- يادمان باشد اگر شاخه گلي را چيديم/
وقت پرپر شدنش سوز و نوايي نکنيم/ پر پروانه شکستن هنر انسان نيست/ گر شکستيم ز غفلت،
من و مايي نکنيم/ يادمان باشد سر سجادۀ عشق، جز براي دل محبوب دعايي نکنيم/ يادمان
باشد اگر خاطرمان تنها شد، طلب عشق ز هر بي سر و پايي نکنيم.
328- یادمان رفت شقایق دل داغی دارد/ شاپرک
در بغل شمع چه حالی دارد/ آنقدر محو تماشای قفسها شدهایم/ یادمان رفت که یاد دوست
کردن چه صفایی دارد [ویژۀ روز جهانی دوست خوب]
329- یاس بوی مهربانی میدهد/ عطر دوران جوانی
میدهد/ یاسها یادآور پروانهاند/ یاسها زندگیبخش خانهاند.
330- یک روز پروانه خواهم شد؛ بگذار روزگار
هرچقدر میخواهد پیله کند!
331- یک سلام از بیکسی تقدیم تو/ از درون
کوچۀ دلواپسی تقدیم تو/ هستی من گرچه ناقابل ولی تقدیم تو/ یک سبد گلهای ناز اتلسی
تقدیم تو
332- یک صدادرآر حرفهای! هر صدایی که شما
دوست داشته باشید! صدای ماندگار و خاطرهانگیز! صدای پسر شجاع، هاج زنبور عسل،
صدای موتور، هلیکوپتر و ... یک دوبلور ناکام
333- یک لنگه کفش خفن در حد 10 کیلو
خالص! جهت خفه کردن هر گونه اعتراض شوهر! از بین برندۀ هر گونه سوسک! ... یک زن
مستقل
334- یکی حداقل به این پشۀ الدنگ یاد بده
که با دهن پر حرف نزنه. داره خونمو میخوره، وزوز هم میکنه تولهسگ!
335- یکی نیست بره به این پشه بگه: «خب بیپدر!
خونتو که خوردی، بگیر یه گوشه بتمرگ! اینقد دور نزن تا دو دقیقه دیگه گشنت بشه!»
336- یه اخلاق خوبی که پشهها دارن تکخوریه!
شما فکر کن اگه مثل مورچهها رفیق باز بودن، چی میشد! وقتی یه سوژه پیدا میکردن،
هشتصد تا از رفقاشونو میکشوندن اونجا !
337- یه بار جستی ملخک؛ دو بار جستی ملخک؛
بسه دیگه بگیر بتمرگ!
338- یه برنامه میخام بریزم واسه پشهها.
بعد اینکه خون منو خوردن، یک دوغم بدم بخورن بگیرن بخوابن. اینهمه اینور اونور نپرن
بازم گشنشون شه!
339- یه خبر خوب میخام بدم؛یه خبر عالی که
باورت نمیشه! . . . میدونستی هاچ زنبور عسل مامانشو پیدا کرده؟
340- یه دوس دختر فابریک هم نداریم که شر
بقیۀ دخترا از سرمون کم شه. والا به خدا مردم از بس که مگس کیش کردم!
341- یه دونه پشه الان رو دیوار خوابیده!
برم دم گوشش وزوز کنم؟
فراوانی انواع واژگان یا مفاهیم کخشناختی در این پیامکها
به ترتیب اهمیت و بندواژگان پارسی عبارتند از: پروانه (92)، عسل (52)، پشه (44)، سوسک
(30)، مورچه، مور و دانهکش (29)، مگس (28)، زنبور و زنبور عسل (22)، کرم (15)، عنکبوت
(11)، پیله (10)، شاپرک (8)، حریر (5)، شپش (5)، عقرب و کژدم (4)، ابریشم (3)، اتلسی
(3)، حشره (3)، مخمل (3)، آخوندک (2)، اسپایدرمن و مرد عنکبوتی (2)، جیرجیرک (2)، ساس
(2)، سم (2)، سنجاقک (2)، کک (2)، ملخ (2)، آفت (1)، جیرجیرک- Cicada- (1)، چشمعسلی
(1)، حشرهکش (1)، خرمگس (1)، دیبا (1)، سکنجبین (1)، سوسک- Beetle- (1)، کرم ابریشم
(1)، کفشدوزک (1)، کندو (1)، کندوان (1)، کنه (1)، لنگدراز (1)، ماهعسل (1) و موریانه
(1).
اکنون میتوان پنج نکته را از این نوشتار
نتیجهگیری نمود: یکم- وجود و فعالیت کخهای دو راستۀ پروانهسانان (Lepidoptera) و نازکبالان (Hymenoptera) بیشترین زمود را در پیدایش پیامکهای
پارسی کخپایه (Insect-based Persian SMS) داشته است. دوم- با توجه به تازگی
پدیدۀ پیامک و محتوای عاطفی یا عاشقانۀ بیشتر آنها، شمار بسیار بالای پیامکهای
پروانهای (Butterfly SMS) دور از انتظار نیست. سوم- شمار فراوان
پیامکهای مربوط به پشه و سوسکها (Blattodea) نشانهای از اثر روانی نامطلوب این گروه از فرشتگان نگهبان
پاکی بر انسان امروزیست؛ البته میدانیم که
ما آدمیان در افزایش ناگهانی و بسیار گستردۀ دامنۀ پراکنش سوسریها گناهکاریم.
چهارم- بر خلاف آنچه در کاریکلماتور دیده شد، رفتار و ویژگیهای عنکبوت چندان مورد توجه نبوده
و هرگز نامی از هزارپا برده نشده است و پنجم- انگبین یکی از مواردی است که در
کاریکلماتورها، لطیفهها و دورههای گوناگون زندگی پارسیان کم و بیش توجهشان را به
خود جلب کرده؛ به ویژه در این مورد که با مانک و مفهومهای مثبت پیوند مییابد.
همچنین میبینیم که واژۀ عسلم و مفاهیم مرتبط با آن، مانند آنچه در سرگذشت ندیمه و یاسمین خوانده شد، فراوانی (16 مورد) چشمگیری داشته
و ماهیت نو، دخترانه و ریشۀ باختری خویش را نشان میدهد.
اگرچه شمار انبوهی از پیامکهای بالا را
در نشریات یا وبگاههای گوناگون میتوان یافت، ولی میدانیم که ذهن پویای بسیاری
از مردمان در شکلگیری آنها مؤثر بوده است. بنابراین، از آوردن بنمایهها خودداری
میگردد. در عوض، تصاویر سروبنوشت (Weblog header) و سرنوشتار (Post header) یک نمونه از قالبهای
ویژۀ وبنوشتهای منتشر کنندۀ پیامکهای پارسی ارائه میشود که خود میتواند گویای
رابطۀ پیامک و کخها باشد.
این قالب توسط وبگاه ایران اسکین ساخته
شده است و همانگونه که میبینیم، هر پیامک مانند گل یا پروانهای است که از یک
گوشی همراه خارج شده و وارد یک گوشی دیگر میگردد!
در پایان، امید است نوشتار کنونی رهگشای دوستداران
نقد ادبی-کخشناختی و پدیدۀ پیامک بوده و با طرح پیشنهادهای ارزنده یا نمونههای
تازهتر بر غنای آن بیفزایند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر