۱۳۹۳ بهمن ۲۷, دوشنبه

خرکخ



Superbug
در سفری که جهت فراهم‌سازی مقدمات گرفتن اصل مدرک کارشناسی ارشد به تهران داشتم (خرداد 1390)، نزدیکی‌های شاهرود بود که اتوبوس در یک مجموعۀ پذیرایی ایستاد تا مسافران فریضۀ دستشویی- نماز- شام را به جای آورند. فرصت خوبی برای زدودن خستگی بود و می‌توانستم با کخ‌های پیرامون هم آشنا شوم. ساعت ده و نیم شب زمان پرواز زردآلورسانک Polyphylla olivieri Laporte (Coleoptera: Scarabaeidae) به سوی پرتوهای روشنایی نیز بود.
آلایندگی نوری (Light pollution) سبب می شود تا بسیاری از جانوران محل زندگی و فعالیت عادی خویش را رها نموده و به سوی سرچشمۀ روشنایی گام برداشته یا پرواز کنند. ولی سرانجام این رفتار چیزی نیست جز هدر دادن نیرو و احتمال مرگ. هنگامی که این سوسک نر به سوی پنجره می‌شتافت، پس از ناکامی در رسیدن به آن سوی پنجره، به پشت روی زمین افتاده و سپس، همۀ نیروی موجود در شش پا و چهار بال خویش را جمع می‌کرد تا به حالت طبیعی بازگردد. تصویرهای زیر گوشه‌ای از این کوشش را نشان می‌دهند:




داشتم از این صحنه‌ها عکس می‌گرفتم که یکی از گویشوران خراسانی مرا دید. او تا به آن زمان چنین گونه‌ای را ندیده بود. بنابراین، با شگفتی گفت: عجب خرکخی!!!
من تا آن لحظه واژۀ خرکخ را نشنیده بودم؛ بسا که این کلمه را از خودش ساخته بود؛ شاید هم در گوشه‌ای از مرزوبوم پارسی زبانان کاربرد داشت. به هر حال، خرکخ در هفتم خرداد ماه یکهزار و سیسد و نود خورشیدی به جهان کخ‌شناسی ادبی راه یافت. کخ‌ها اغلب در اندازه‌های کوچکتر از 2-1 سانتیمتر دیده می‌شوند و البته سنجاقکیان (Odonata)، ملخ‌ها، پروانه‌ها، گزدمان و ... استثنا هستند. اگر کخی بزرگتر از اندازۀ معمول یا گونه‌های خویشاوندش باشد، می‌توان آن را خرکخ نامید.
زمان کوتاه بود و نمی‌توانستم با مردم پیرامونم گفتگو کنم. تنها آن را برداشته و روی دستم گذاشتم تا نشان دهم که این خرکخ آدمی را نیش نمی‌زند؛ گاز هم نمی‌گیرد.
سوسک کرم سپید ریشه نام دیگری است که پارسیان ایران بر بزرگسالان (Adult Insects) گونۀ P. olivieri نهاده‌اند.
آگاهی بیشتر
واژۀ Superbug در واژه‌نامۀ Merriam-Webster Collegiate® Dictionary چنین مانکی دارد: «یک ریزجاندار (Microorganism) بیمارگر و به ویژه یک باکتری که علیه درمان‌هایی که معمولاً برای رویارویی با آن استفاده می‌شود، مقاومت نشان داده است.»
فرهنگ Concise Oxford English Dictionary در برابر واژۀ Superbug نوشته است: «به طور غیر رسمی یعنی باکتری، کخ یا جاندار مشابهی که دارای ویژگی‌های رشد یافته، به ویژه از نظر پایداری در برابر پادزیست‌ها (Antibiotic) یا آفتکش‌ها باشد.»
اگر کخی در برابر کخکش‌ها (Insecticide) پایداری نشان دهد، می‌توان آن را اَبَرکخ (Superbug) نامید. ولی انگیزۀ نگارنده از کاربرد Superbug اشاره به اندازۀ بزرگ این کخ نسبت به کخ‌های معمولی بوده است؛ همچنان که هدف از به کارگیری پیشوند پارسی خر در واژگان خرزنبور، خرگوش، خرمهره و ... همین مانک است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر